عنوان مقاله :
تعارضات در بنياد متافيزيكي اخلاق شوپنهاور
پديد آورندگان :
عسگري ، مسعود دانشگاه اصفهان , توكلي ، غلامحسين - گروه فلسفه
كليدواژه :
اراده , اصلِ دليل كافي , آزادي اراده , بدبيني , شخصيت (خصلت) , چهرهشناسي
چكيده فارسي :
شوپنهاور با قائل شدن به شفقت به عنوان بنياد و اساس اخلاق، ما را به طرف همدلي و همدردي براي ديگران ترغيب ميكند، اما زمانيكه به سمت نظام فلسفياش ميرويم، با تعارضاتي مواجه ميشويم كه اخلاقش منتفي ميشود و شفقت نميتواند در عمل فرصتي براي عرضِ اندام پيدا كند. از جملۀ اين تعارضات نفي اختيار در متافيزيكاش، شر بودن اراده، ذاتي و تغييرناپذيري شخصيت (خصلت) و شربودن ذات انسان است. او در متافيزيكاش قائل است كه هر چيزي در جهان به مثابه تعين اراده، ذيل اصل دليل كافي و زمان و مكان قرار دارد و بالضروره عينيت مييابد. طبعاً ارادۀ انسان هم به عنوان بنياد اخلاق ميبايست در ذيل اصل دليل كافي قرار گرفته و بالضروره عينيت يابد؛ در اينصورت، اساساً اخلاقِ شوپنهاور منتفي است؛ زيرا حوزۀ اخلاق نيازمند آزادي است و بيرون ماندن از حيطۀ اصل دليل كافي. همچنين با قائل به شربودن اراده، ذاتي و تغييرناپذيري شخصيت، شربودن ذات انسان و اخلاق شوپنهاور دستكم از نوع هنجاري منتفي است و نميتوان جايگاهي ايجابي در نظام فلسفياش براي آن متصور بود.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فلسفي - كلامي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فلسفي - كلامي