شماره ركورد :
1063562
عنوان مقاله :
بررسي مواجهه با رنج تنهاييِ اگزيستانسيال در انديشۀ اروين يالوم و رنج عارفانۀ فِراق در انديشۀ مولوي
پديد آورندگان :
عليزماني ، اميرعباس - گروه فلسفه دين دانشگاه تهران , عليزماني ، اميرعباس - گروه فلسفه دين دانشگاه تهران , مظاهري ، حبيب - گروه فلسفه دين و كلام جديد دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان (خوراسگان) , مظاهري ، حبيب - گروه فلسفه دين و كلام جديد دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان (خوراسگان)
تعداد صفحه :
22
از صفحه :
70
تا صفحه :
91
كليدواژه :
رنجِ وجودي‌‌‌‌‌‌‌‌ , ‌‌تنهايي‌‌‌‌‌‌‌‌‌ , ‌فِراق‌‌‌‌‌‌‌‌ , ‌پرتاب‌شدگي‌‌‌‌‌‌‌‌ , ‌معنا‌‌‌‌‌
چكيده فارسي :
اروين يالوم معتقد است كه ‌تنهايي‌ يك حد مرزي و رنجِ وجودي است كه با انسان تنيده شده است‌‌. انسان‌‌، ‌تنها به دنيا مي‌آيد‌‌‌‌‌‌‌‌، ‌تنها از دنيا ‌مي‌رود و خودش به ‌تنهايي‌ مسئول آفرينش ماهيت خويش است؛ نه اين‌كه در اين عالَم مددكاري ندارد‌‌‌‌‌‌، ‌بلكه هيچ پناهگاهي نيز براي او وجود ندارد و ناخواسته در اين عالم پرتاب شده است‌‌‌‌‌‌. جلال‌الدين محمد بلخي (مولوي) نيز از رنج ‌تنهايي‌ ياد مي‌كند‌‌‌‌‌‌، ‌اما ‌از سنخِ ‌تنهاييِ‌ تلخ يالومي نيست‌‌‌‌‌‌، ‌بلكه ‌تنهايي‌ در قالب فِراق از اصل خويش است‌‌‌‌‌‌‌‌، ‌دلهره‌اش نه به خاطر بي‌پناهگاهي‌‌‌‌‌‌، ‌بلكه به سببِ بي‌اويي و غربت در عالَم است كه برايش دردناك و رنج‌آور شده است‌‌‌‌‌‌. در انديشۀ يالوم‌‌‌‌‌‌، ‌رنجِ ‌تنهايي‌ راه حلي ندارد و مسئله‌اي وجودي است كه انسان بايد آن را بپذيرد و تنها مي‌تواند آن را تسكين دهد‌‌‌‌‌‌، ‌اما ‌مولوي با خدا بودن را رافعِ رنجِ فراق و ‌تنهايي‌ مي‌داند‌‌‌‌‌‌. نويسنده اميدوار است با ارائه اين تحقيق‌‌‌‌‌‌، از رنج ‌تنهايي‌ با رويكردي معناجويانه بكاهد‌‌‌‌‌‌. در همين راستا‌‌‌‌‌‌، ‌در ابتدا به ترسيم وجوه رنجِ ‌تنهايي اشاره كرده‌ و در پايان‌‌‌‌‌‌، ‌به بيان راهكارهاي رهايي از اين رنج ‌تنهايي‌ مي‌پردازد‌‌‌‌‌‌.
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فلسفي - كلامي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فلسفي - كلامي
لينک به اين مدرک :
بازگشت