پديد آورندگان :
حاجي، خديجه دانشگاه محقق اردبيلي - دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي , مصطفيزاده، رئوف دانشگاه محقق اردبيلي - دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي , اسمعليعوري، اباذر دانشگاه محقق اردبيلي - دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي , ميرزايي، شهناز دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان
كليدواژه :
تغييرات فصلي , ضريب تعديل توزيع , مديريت پايدار , منحني جرم مضاعف , هدررفت خاك
چكيده فارسي :
مديريت پايدار آبخيز، كنترل هدررفت خاك و رسوب و اجراي طرحهاي حفاظتي آبخيزداري نيازمند ارزيابي تغييرات زماني و مكاني رواناب و رسوب ميباشند. لذا، در اين تحقيق ميزان شدت تمركز دبي و رسوب ماهانه در 15 ايستگاه هيدرومتري واقع در استان آذربايجان غربي در يك دوره 20 ساله با استفاده از منحني جرم مضاعف و شاخص تغييرات سالانه (شاخص ضريب تغييرات، ضريب تعديل توزيع سالانه و شدت تمركز) مورد ارزيابي قرار گرفت. بر اساس ارتباط تغييرات بار رسوبي و دبي، از معادله سنجه رسوب با تبديل لگاريتمي دادههاي دبي جريان و رسوب استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد كه بيشينه مقادير دبي و رسوب ايستگاهها در فصل بهار و خصوصاً در ماه ارديبهشت اتفاق افتاده است كه با مقادير بالاي بارش بهاره و ذوب برف و اثر آن در ميزان آبدهي بالاي رودخانهها در اين فصل در ارتباط بوده است. همچنين، مقادير منحني تجمعي رواناب و رسوب در ايستگاههاي پل بهراملو، چوپلوچه، ساريقميش، پيقلعه، نقده، دورود و چپرآباد داراي منحني با شيب ثابت هستند و روند تغييرات رسوب با رواناب همگن ميباشد. ولي در ايستگاههاي ديزج، اروميه، بالقچي، داشبند، قاسملو و بايزيدآباد، شيب منحني تجمعي در طول دوره داراي روند كاهشي ميباشد و ميتواند بيانگر كاهش بارش، اقدامات حفاظتي (احداث سد) در سطح حوضه يا مقدار رسوب كمتر در طول دوره آماري باشد. همچنين، ايستگاههاي اشنويه و بابارود داراي روند كاهشي و سپس افزايشي بودهاند. بيشترين ضريب تغييرات دبي و رسوب مربوط به ايستگاه پل بهراملو بهترتيب برابر 16 و 173 درصد است. در حالي كه بيشترين يكنواختي در وقوع دبي و رسوب در ماههاي سال مربوط به ايستگاه چپرآباد (ضريب تعديل توزيع سالانه دبي و رسوب بهترتيب برابر 0.19 و 0.25 درصد) بوده است. كمترين شدت تمركز نيز مربوط به ايستگاه چپرآباد با مقادير شدت تمركز دبي 0.25 و رسوب 0.35 درصد ميباشد، در صورتيكه ايستگاه اروميه (با مقادير دبي 0.58 و رسوب 0.84 درصد) داراي بيشترين شدت تمركز بوده است. در مجموع ميتوان گفت كه شاخصهاي تغييرات فصلي دبي و رسوب در بيشتر موارد در يك راستا بوده، نيز تغييرات مكاني رسوب در ايستگاههاي مورد مطالعه داراي روند متفاوتي است كه از شرايط اقليمي، هيدرولوژيكي و انساني متأثر ميشود.
چكيده لاتين :
Assessment of temporal and spatial variations of runoff and sediment is needed to sustainable management of watersheds, soil erosion and sediment control, and watershed conservation projects. The amount of discharge and sediment concentration rates were assessed in 15 river gauge stations located in the West-Azarbaijan Province in a 20-years recorded data using double-mass curve and annual variation analysis (coefficient of variations, annual distribution of regulating coefficient, and concentration rate). The logarithmic rating curve equation was used to sediment estimation according to the nature of discharge and sediment load variations. According to the results, the maximum discharge and sediment amount were observed in the May of spring season that can be related to the high amounts of snow melt and spring precipitation and associated high river flow discharge in the study area. The cumulative double mass curve of the runoff and sediment had a constant slope in the Pole-Bahramlou, Choplojeh, Sarighamish, Peighale, Naghadeh, Dorood, and Chapasabad stations, in which the sediment load is consistent with the runoff amounts. While, the decreasing pattern of sediment load was observed in the Dizaj, Urmia, Dashband, Ghasemlou, and Bayazidabad, which can be related to rainfall decrease and conservation measures (dam construction) and lower sediment amount in the study period. The highest coefficient of variation of runoff and sediment was observed in Pole-Bahramlou (16 and 173 percent), respectively. The highest monthly runoff-sediment uniformity was identified in Chaparabad station, where the lowest concentration rate of runoff and sediment were observed by 0.25 and 0.35 percent respectively; while, the Urmia station identified as a high rate of runoff and sediment concentration rate with 0.58 and 0.84 percent in the study area. It can be concluded that the seasonal variations of runoff and sediment had a consistent manner and some different spatial variations due to climatic, hydrologic and anthropogenic conditions.