عنوان مقاله :
در باب يقين ويتگنشتاين و نقد برهان خواب دكارت
پديد آورندگان :
محسني، اعظم دانشگاه بين المللي امام خميني (ره) ، قزوين , سيف، مسعود دانشگاه بين المللي امام خميني (ره) - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه فلسفه ، قزوين
كليدواژه :
شكاكيت , دكارت , ويتگنشتاين , برهان خواب , يقين
چكيده فارسي :
ويتگنشتاين به صراحت از مبنا بودن يقين و تقدم آن بر شك سخن مي گويد و معتقد است كه بازي شك در زمين يقين امكان پذير است و شكاكيت افراطي خود متناقض است؛ براي ويتگنشتاين «برهان خواب» دكارت، عميق ترين و قوي ترين نوع شكاكيت افراطي است. ادعاي اصلي دكارت در اين برهان اين است كه «هيچ ملاك قطعي براي تمايز قائل شدن ميان حالات خواب و بيداري وجود ندارد. برخي از فيلسوفان اين فرضيه را يكي از چالش برانگيز ترين مباحث در موضع شكاكيت دانسته و تمام هم و غم خود را مصروف پاسخگويي به اين برهان كرده اند كه البته در اين زمينه توفيق چنداني نصيب آنها نشده است. اما ويتگنشتاين معتقد بود كه شكاكيت بي معني است و جوابي را مي طلبد؛ با توجه به همين مبنا زمانيكه به «برهان خواب» مي رسد، مي گويد اين عبارت كه «من ممكن است خواب باشم» اگر جدي گرفته شود، همانطور كه دكارت آن را جدي گرفته است، بي معني است.
بر خلاف تصور ويتگنشتاين و ديگران، هدف دكارت هرگز ماندن در حالت عدم يقين نبوده است؛ او همواره بدنبال فرا رفتن از شك و رسيدن به يقين بوده است و در مورد شكاكيت حاصل از «برهان خواب» هم، در نهايت مي گويد بايد آن ترديد كلي در مورد خواب را كه به علت آن نمي توانستيم ميان خواب و بيداري فرق بگذاريم، به عنوان شكوك مبالغه آميز و مضر به دور افكنيم و در ادامه معياري براي تفكيك تجارب ما در حالت خواب و بيداري ارائه مي دهد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي معرفت شناختي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي معرفت شناختي