تحليل انتقاديِ ديدگاه ملاصدرا دربارۀ خزائن در پرتوِ معناشناسي ساختاري

Critical analysis of Mulla sadra's point of view about KHAZAIN in the light of structural-analytic semantics

صدرالمتالهين در ارائه نظريۀ خود دربارۀ علم الهي به اشياء، ره­آوردي نوآورانه دارد كه ضمن آن از كاربرد قرآنيِ خزائن بهره برده است. مسألۀ اصلي تحقيق حاضر اين است كه ملاصدرا در ارائۀ ديدگاه­هاي فلسفي خود دربارۀ واژۀ قرآني «خزائن»، تا چه اندازه به مؤلفه­هاي معناشناختي ساختاري-تحليلي آن در قرآن كريم توجه داشته است. تحليل مفهومي و سيستمي آراي صدرا درباره خزائن و سنجش آن با داده­هاي معناشناسي ساختاري-تحليليِ كاربرد اين واژه در قرآن نشان مي­دهد صدرا ضمن توجه به كاربرد قرآني خزائن، هم از ويژگي­ها و هم از مؤلفه­هاي مفهومي خزائن، تبييني فلسفي ارائه مي­كند. ميزان قابل توجهِ بهره­مندي ملاصدرا از قرآن در برشمردن اوصاف خزائن (مانند «حضور در صقع ربوبي»، «حافظ»، «بي­حدّي» ،«باق» و «أبقي»، «مرتبۀ علميِ پيش از ايجاد»،«واحد كثير») به اين معناست كه وي در مواجهه با اين واژۀ قرآني، بيشتر از ارائۀ تفسير فلسفي، به فلسفيدنِ مبتني بر تفسير پرداخته است كه مي­توان آن را «فلسفۀ تفسيري» ناميد.

Mulla Sadra in presenting his theory about Allah's knowledge of objects has innovative achievement in which he has utilized Quranic application of word KHAZAIN. Because of that, it becomes more important to have a comparative study of KHAZAIN by the use of Quranic conceptualization. The main issue in this article is how much Mulla sadra has paid attention to structural-analytic semantics component? While Mulla sadra utilizes Quranic application of KHAZAIN, he has presented philosophical explaining of both properties and conceptual components. Because Sadra attends Quranic conceptualization significantly (e.g. 'being in Precreation',' preservative', ' boundlessness' and etc. ), we can understand that he has done more than a sheer philosophical interpretation in encountering with this word. we can call this approach: ' exegetical philosophy'.