عنوان مقاله :
يك و خدا از نظر هراكليت
عنوان به زبان ديگر :
Heraclitus on “God” and “One
پديد آورندگان :
بيناي مطلق ، سعيد دانشگاه اصفهان
كليدواژه :
يك و خدا از نظر هراكليت , هراكليت , زئوس , يك , برهمه , ايشوارا
چكيده فارسي :
به روايت كتابهاي تاريخ فلسفه ، هراكليت فيلسوف ناپايداري و گذرايي، پارمنيد فيلسوف ثبات و پايداري است. يكي به گذرايي هستي، ديگري به يگانگي و ايستايي آن باور دارد. چنين نگرش فروكاهندهاي به ثبات لوگوس و خدا نزد هراكليت و به زايش چيزها، پس پذيرش حركت و كثرت، نزد پارمنيد اعتنا ندارد. اين مقاله تنها به ديدگاه هراكليت دربارۀ «خدا»و«يك» آن هم بر مبناي اين سخن از وي ميپردازد: «يك، تنها خردمند، هم دوست ندارد و هم دوست دارد به نام زئوس ناميده شود». (32)پس از بررسي پاره اي از تفاسير، تفسير ديگري از اين سخن پيشنهاد ميكنيم.
چكيده لاتين :
Heraclitus is widely held to believe in Becaming (universal Flux, Motion, so to speak): whereas Parmenides in Stability (Rest, to use Platonic terminology). If it really were so, how then could we explain the eternal caracter of Heraclitian Logos or the emergence (genesis) of beings as Parmenides describes it in second part of his poem ?In this paper, we are dealing only with Heraclitus, focusing on fragment 32: “One, sole Sage, is unwilling and yet willing to be called by the name of Zeus”. To do so, we first assess some leading commentaries, then we suggest a different interpretation of the same fragment.
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه