شماره ركورد :
1065349
عنوان مقاله :
تعيين رويشگاه بالقوۀ گونۀ ملج (Ulmus glabra Huds.) با استفاده از مدل حداكثر آنتروپي در جنگل خيرود نوشهر
عنوان به زبان ديگر :
Predicting the potential habitat of Wych elm (Ulmus glabra Huds.) using the Maxent model in Kheyrod forest
پديد آورندگان :
محمدي، عاطفه دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده منابع طبيعي و علوم دريايي نو - گروه جنگلداري، نور , علوي، جليل دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده منابع طبيعي و علوم دريايي نو - گروه جنگلداري، نور , حسيني، محسن دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده منابع طبيعي و علوم دريايي نو - گروه جنگلداري، نور
تعداد صفحه :
12
از صفحه :
475
تا صفحه :
486
كليدواژه :
سطح زير منحني , مطلوبيت رويشگاه , متغيرهاي اوليه و ثانويه توپوگرافي , مدل‌هاي پراكنش گونه‌اي
چكيده فارسي :
مدل‌هاي پراكنش گونه‌اي الگوريتم‌هاي تحليلي-آماري هستند كه به شناسايي روابط بين پراكنش گونه‌هاي گياهي و عوامل محيطي و تعيين رويشگاه بالقوۀ گونه‌هاي گياهي مي‌پردازد. گونۀ ملج يكي از گونه‌هاي بومي جنگل‌هاي شمال ايران است كه به‌علت دخالت بي‌رويه و شيوع بيماري مرگ نارون در معرض خطر انقراض قرار دارد و نيازمند توجه و حفاظت است. هدف اصلي مطالعۀ حاضر، به‌كار‌گيري مدل حداكثر آنتروپي به‌منظور شناسايي رويشگاه بالقوۀ گونۀ ملج در جنگل خيرود نوشهر با استفاده از خصوصيات اوليه و ثانويۀ توپوگرافي و همچنين نقشه‌هاي خاك‌شناسي، حاصلخيزي خاك و زمين‌شناسي است. با استفاده از روش نمونه‌برداري انتخابي و اطلاعات آماربرداري، 873 پايۀ ملج ثبت شد. معيار سطح زير منحني ROC نشان داد كه اين مدل براي تعيين رويشگاه بالقوۀ گونۀ ملج داراي عملكرد خوبي است. بر اساس ارزيابي اهميت نسبي متغيرها در مدل حداكثر آنتروپي، ارتفاع از سطح دريا و عمق دره مهم‌ترين متغيرهاي مؤثر در تعيين رويشگاه گونۀ ملج هستند. مطالعۀ حاضر نشان داد كه حدود 57/32 درصد منطقۀ تحقيق، داراي پتانسيل زياد و خيلي زياد براي حضور گونۀ ملج است. نتايج اين تحقيق نشان داد كه به‌علت وجود شرايط بهينه در ميان‌بند براي حضور گونه‌ها و همچنين پتانسيل زياد اين منطقه براي حضور گونۀ ملج، اين منطقه بهترين رويشگاه براي حضور اين گونه در جنگل خيرود نوشهر است. مدل ايجادشده مي‌تواند به‌عنوان ابزاري براي استفادۀ مديران و كارشناسان جنگل براي كمك به حفاظت و احياي گونۀ باارزش ملج در اين جنگل استفاده شود.
چكيده لاتين :
Investigating the relationship between distribution of plant species and environmental factors is one of the main issues in plant ecology. Habitat suitability or species distribution models, are defined as statistical analysis algorithms which relates species data to the environmental predictor variables. This study aims at predicting the habitat suitability of Wych elm species in Kheyroud forest using Maxent model. Wych elm is one of the most invaluable native species in Hyrcanian forest. However, due to the outbreak of Dutch elm disease in recent decades and illegal cutting of this species, its dominance has been significantly decreased. Therefore, the primary and secondary topographic attributes derived from digital elevation model with 12.5 m resolution along with soil characteristics, soil fertility, and geology maps, were extracted at each Wych elm location. Using selective sampling and inventory data, 873 Wych elm individuals were recorded. The results showed that Maxent model has a high potential to predict the suitable habitats for Wych elm based on AUC criterion. Altitude and valley depth were the most important variables in determining the habitat suitability for Wych elm species. Moreover, 32.57% of the study area has an acceptable potential for the presence of this species. Due to the optimal moisture, thermal, and topographic conditions in mid-lands, this area is the best habitat for this species in Kheyrod forest. The generated model can be used as a tool for the forest experts and managers to help conservation and rehabilitation of Wych elm in this forest.
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
جنگل ايران
فايل PDF :
7599639
عنوان نشريه :
جنگل ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت