عنوان مقاله :
گسترش كاركردي سازمان هاي منطقه اي؛ مطالعه موردي نفتا
عنوان به زبان ديگر :
Expansion of Regional Organization’s Function: Case of NAFTA
پديد آورندگان :
اكرمي، طه دانشگاه تهران , آقايي، داود دانشگاه تهران , صبوري نژاد، احمد دانشگاه تهران
كليدواژه :
تئوري شناخت , كاركردگرايي نو كاركردگرايي , سازمانهاي منطقه اي نفتا , حادثه 11 سپتامبر
چكيده فارسي :
حادثۀ 11 سپتامبر2001 و پيامدهاي ناشي از آن، باعث شد تا تروريسم و ضرورت مقابله با آن به اولويت اول سياست خارجي آمريكا در نظم جهاني و سازمانهاي منطقهاي ازجمله نفتا تبديل شود. با توجه به اين امر، سؤال اصلي مقاله حاضر اين است كه ايالاتمتحدۀ آمريكا چگونه كشورهاي عضو نفتا را به همراهي در برنامه مقابله با تروريسم متقاعد كرد؟ در پي يافتن پاسخي مناسب براي اين پرسش، نويسندگان مقاله با استفاده از "تئوري شناخت" سعي كردهاند صعود مبارزه با تروريسم به صدر برنامههاي امنيتي نفتا را توصيف و تبيين نمايند.
نتايج اين پژوهش نشان ميدهد آمريكا بهعنوان تنها ابرقدرت نظام بينالملل تلاش كرد تا با ايجاد محركها و انگيزههاي مختلف، كشورهاي عضو نفتا را به همراهي با خود ترغيب نمايد. در اين راستا، اين كشور از دو پايه تفكري "وابستگي تجارت - امنيت" و "امنيت بشر"، براي رسيدن به اين هدف بهره جست.
چكيده لاتين :
September 11 event in 2001 and its consequences made terrorism and counterterrorism, the first priority of US foreign policy in world order and regional organizations such as NAFTA. So, the main question of this article is how did US persuade other members of NAFTA to pursue and accompany US plans in its fight against terrorism? To answer this question, authors used “cognition theory” to justify functional expansion of NAFTA from economic issues to security ones.
The results indicate that as a hegemon, US tried to create various motivations to persuade other countries to join this fight. To do this, US used two intellectual basis including “trade-security dependency” and “human security
عنوان نشريه :
مطالعات روابط بين الملل
عنوان نشريه :
مطالعات روابط بين الملل