عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي سرشت انسان در ديدگاه روسو و آيتالله شاهآبادي
پديد آورندگان :
همتي فر ، مجتبي دانشگاه فردوسي مشهد , جاويدي كلاته جعفرآبادي ، طاهره دانشگاه فردوسي مشهد
كليدواژه :
روسو , طبيعت و سرشت انسان , فطرت , آيتالله محمدعلي شاهآبادي
چكيده فارسي :
شباهت مفهوم «طبيعت» در ديدگاه روسو با مفهوم «فطرت» در ديدگاه اسلامي، برخي را به يكي انگاشتن اين دو سوق داده است. به نظر ميآيد ميان اين دو بهرغم شباهتها، تفاوتهاي جدي نيز وجود دارد. مقاله حاضر با بررسي تطبيقي مفهوم «طبيعت» در رساله «اميل» روسو با مفهوم «فطرت» در ديدگاه آيتالله شاهآبادي، بر آن است تا وجوه اشتراك و افتراق ميان دو مفهوم مذكور را با استفاده از روش تحليل مفهومي و با بهره از رويكرد تطبيقي تبيين نمايد. يافتههاي پژوهش نشان ميدهد كه روسو، در همه آثار خود، از جمله رساله «اميل»، بر سرشت مشترك انساني تأكيد دارد. او با روش تجربي، تاريخي و عقلي با اثبات پيشيني طبيعت انساني، دو وجه حيواني و فراحيواني را مورد توجه قرار ميدهد. با اين همه، او با لحاظ انسان بهعنوان جزئي از عالم طبيعت و بهتبع رويكرد طبيعتگرايانه خود، جنبه حيواني طبيعت مشترك را بهطور پررنگتري مورد تأكيد قرار ميدهد. او به ويژگيهاي طبيعت مشترك انساني همچون «نيكي، قانونمندي و همگاني بودن، بالقوه بودن بخشي از گرايشها و ادراكها» توجه دارد و به نظم و ترتيب در فعليت يافتن آنها تأكيد مينمايد. از نظر روسو، اصل طبيعت امري غيراكتسابي است كه البته به آموزش و پرورش توسط انسانهاي ديگر نياز دارد؛ از اين رو ميتوان ثابت بودن هسته طبيعت و تغيير بخشهايي از آن را پذيرفت كه به «طبيعت ثانويه» منتهي ميشود. از مقايسه تطبيقي مفهوم و ويژگيهاي طبيعت انساني در ديدگاه روسو با آنچه آيتالله شاهآبادي با روشهاي عقلي، نقلي و تفسيري در باب فطرت به آن پرداخته است، چنين حاصل ميشود كه بهرغم اشتراكات ظاهري، تا حد قابلتأملي معناي طبيعت روسويي در فطرت با ديدگاه وي فاصله دارد. البته با توجه به توسعه معنايي طبيعت انسان در نگاه روسو، بخشهاي مشترك و مشابهي را ميان آنها ميتوان يافت، اما در ويژگيهايي مهمي همچون «معصوم از خطا بودن، جهتگيري الهي و توحيدي داشتن و همچنين فراغت از تبديل و تغيير» اختلافات جدي ميان ديدگاه روسو و آيتالله شاهآبادي نمايان ميگردد.
عنوان نشريه :
فلسفه تربيت
عنوان نشريه :
فلسفه تربيت