عنوان مقاله :
يادگيري بدنمند: نقد رويكرد عصبپژوهي فلسفي به شناخت و يادگيري
پديد آورندگان :
بابايي ، بيژن دانشگاه فردوسي مشهد , شعباني وركي ، بختيار دانشگاه فردوسي مشهد , جاويدي كلاته جعفرآبادي ، طاهره دانشگاه فردوسي مشهد , مقيمي ، علي دانشگاه فردوسي مشهد
كليدواژه :
فلسفه ذهن , يادگيري بدنمند , عصبپژوهي فلسفي , عصبپديدارشناسي
چكيده فارسي :
هدف اصلي اين پژوهش، نقد منظر عصبپژوهي فلسفي چرچلند درباره يادگيري بدنمند راديكال است. براي دستيابي به اين هدف، نخست تحليلي از مواضع فيزيكاليستي عصبپژوهي فلسفي و دشواريهاي آن ارائه شده است. سپس، رويكرد عصبپديدارشناختيِ وارلا و ماتورانا بهمثابه بديل رويكرد راديكال به يادگيري بدنمند مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است. براي دستيابي به اين هدف، با ابتنا به رويكرد عصبپديدارشناسي، مواضع رويكرد فيزيولوژيكي عصبپژوهي فلسفي مورد نقد قرار گرفته است. در اين بررسي نشان داده شده است كه از منظر چرچلند مشاهدهگر بيروني با آگاهي از كاركرد و يا ارگانيزم مغز ميتواند به همه دانشي كه اين ارگانيزم واجد آن است، دست يابد. در حالي كه در رويكرد عصب پديدار شناسي وارلا، يادگيريِ بدنمند صرفاً مبتني بر آگاهي ما از مغز نيست. اين ديدگاه بهرغم پذيرش يادگيريِ بدنمند، فهم آن را در بافت بيولوژيكي، روانشناختي و فرهنگيِ ممكن تلقي ميكند. بدين ترتيب به يادگيري بهعنوان تجربه نوپديدِ بدنمند، عجين شده در جهان، بسط يافته و فعال ارج مينهد.
عنوان نشريه :
فلسفه تربيت
عنوان نشريه :
فلسفه تربيت