عنوان مقاله :
واكاويِ ناممكني دستيابي به همرأيي در فرآيند تصميم ـ سازي برنامه-ريزي به ميانجيِ انگاشتهايِ «امر واقع» لكاني و «امر سياسي» موفِ
پديد آورندگان :
ملك پور اصل، بهزاد دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده معماري و شهرسازي، تهران
كليدواژه :
همرأيي عقلاني , تعارض , فرآيند تصميم ـ سازي برنامه ريزي , امر واقع , امر سياسي
چكيده فارسي :
در اين مقاله همرأيي در فرآيند تصميمسازي برنامه ريزي و چرايي شكستِ برخي راهبردهاي برنامهريزي در اين زمينه، مورد بررسي قرار گرفته است. در چارچوب انديشه هاي فلسفي و اجتماعي هابرماس، برنامهريزي ارتباطي پايه هاي اصلي شكل گيري همرأيي عقلاني است. همزمان با مطرح شدن انگاشت «امر واقعِ» لكان و «امر سياسي» موف، روايت هابرماس از سياست و برنامهريزي كه روايتي مبتني بر عقلانيت ارتباطي است، مورد پرسش جدي قرار گرفته است. در اين ارتباط انگاشتهايي همچون «تعارض» و «آگونيسم» از آن جهت كه به شكل كارآمدتري ميتوانند بازيهاي قدرت و تضاد منافعِ دروني فرآيندهاي تصميمسازي برنامهريزي را آشكار سارند، داراي اهميت است. وابستگي فكري هابرماس به مكتب فرانكفورت و متأثر بودن نظريهپردازي او در زمينهيِ كنش ارتباطي از روانشناسي رشدِ شناختي، چرخش روانكاوانه را براي پيمودن مسير پژوهش ضروري ساخته و بهره گيري از آراي مطرح شده از سوي لكان براي آسيب شناسي نقادانه يِ همرأيي نيز بر مبناي اين ضرورت است. در انتها با اشاره به كاستيهاي نظريه يِ همرأيي عقلاني و برنامه ريزي ارتباطي، محيط تصميم سازي در برنامه ريزي محيطي بسيار پيچيده، نامعلوم و همراه با تعارض معرفي شده كه تبيين آن نيازمند رهيافتهاي نوين همچون چارچوب لكاني است تا بتوان تعارض هاي موجود در فرآيند تصميم سازي برنامه ريزي را شناسايي كرد و درك واقعبينانه تري نسبت به كاربست برنامه ريزي به دست آورد.
عنوان نشريه :
برنامه ريزي و آمايش فضا
عنوان نشريه :
برنامه ريزي و آمايش فضا