جنسيت و تفاوت در ادراك محيط شهري ؛ انگاره ها و معيارها

تفاوتهاي جنسيتي در فضاي عمومي شهري مي توانند سر منشاء بسياري از عوامل تاثير گذار بر كيفيت محيط شهر باشند. بررسي اين گزاره نيازمند درك دقيق از مفهوم ادراك محيط شهري است.تفسير وتعبير آنچه گيرنده هاي حسي ما از محيط پيرامون دريافت كرده اند،در مغز صورت مي گيرد.اين عمل ،ادراك نام دارد كه به شناخت مي انجامد . اين پژوهش در پي پاسخ به اين پرسش است كه چگونه تفاوتهاي جنسيتي شهروندان مي تواند باعث تغيير برداشت حسي و در نهايت ادراك آنان از محيط شهري شده و عوامل و انگاره هاي اين گونه ادراك كدامند؟ روش اصلي پژوهش در اين نوشتار روش توصيفي به همراه تحليل محتواي محتواي كيفي و تحليل داده هاي برداشت شده با روش مطالعات ميداني انجام شده است. تحليل محتواي تحقيقات و نظريه هاي موجود در زمينه عوامل برگرفته از تفاوتهاي جنسيتي نيز بخشي از روش اين تحقيق بوده است. پس از تدوين مدل مفهومي تحقيق و بر اساس آن يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد تفاوتهاي جنسيتي نمود بارزي در ادراك سه بعدي ، جهت يابي در محيط شهر، نوع خوانايي محيط ، مهارت نقشه خواني و در نهايت روش هاي مسير يابي و راهيابي پيدا مي كنند. بنابراين مولفه هاي مذكور را مي توان به عنوان اصلي ترين انگاره هاي تفاوتهاي ادراكي در محيط شهري به شمار آورد. البته همه اينها مرهون تفاوتها در ساختار مغز انسانها بوده كه البته هم براي زنان و هم براي مردان بصورت اكتسابي قابل تغيير است. نكته مهم ديگر مرحله پيش از ادراك محيط يعني احساس محيط است كه توسط حواس پنجگانه دريافت مي شود و در نتيجه به انگاره هاي مورد نظر اين تحقيق، تفاوت در بكار گيري حس بينايي، لامسه، شنوايي ، بويايي و چشايي را (البته با درجات اهميت متفاوت) در ميان زنان و مردان را مي افزايد.