عنوان مقاله :
از بازخواني سنت تا بازآفريني متن مدرن: گونههاي اقتباس و تاثيرپذيري در نمايشنامههاي رضا قاسمي
عنوان به زبان ديگر :
From Reflection of Tradition to Modern Text Reproduction: Species Adopted in Reza Ghasemi's Plays
پديد آورندگان :
رامين نيا، مريم دانشگاه گنبد كاووس , ابراهيمي ايور، محمد رضا دانشگاه گنبد كاووس
كليدواژه :
بازخواني و بازآفريني , انتقال و اقتباس , رضا قاسمي , بازخواني سنت تا بازآفريني متن مدرن , نمايشنامه ها
چكيده فارسي :
بازخوانش و بازآفريني متنهاي ادبي افزون بر ايجادِ امكان گفت وگوي بينامتني، انتقال و غناي مفاهيم، منجر به آفرينش آثاري مي شود كه به سليقۀ مخاطبِ هم عصر با آن نزديكتر است. اقتباس از آثار ادبي همواره به مثابۀ يكي از روشهاي خلق آثار جديد در هنر و ادبيات مطرح بوده است. رضا قاسمي، نويسنده و نمايشنامه نويس معاصر، در نگارش نمايشنامه هايش از ظرفيت ادب فارسي بهرۀ فراوان برده است. برخي از نمايشنامه هاي رضا قاسمي از متون سنتي ادب فارسي و برخي ديگر از آثار نمايشي و داستاني مدرن اقتباس شده zwj;اند. اين پژوهش شيوه هاي اقتباسي قاسمي را براساس الگوي بازخواني، بازنگري، بازآفريني و با تاكيد بر نظريه دبورا كاراتمل مي كاود. به اين منظور پنج نمايشنامه از مهمترين نمايشنامه هاي اقتباسي رضا قاسمي كه براساس متنهاي سنتي و معاصر به نگارش درآمدند، برگزيده شد و پس از تطبيق جزء به جزء با متن مبدا، ميزان، چگونگي، نوع و هدف و سطح اقتباس يا برداشت رضا قاسمي از آنها تبيين شد. بررسي نمايشنامه هاي قاسمي نشان مي دهد وي در نمايشنامه هايي كه در ايران نوشته شده متون سنتيِ ادب فارسي را بازخواني كرده و در دو نمايشنامه اي كه در خارج از ايران نوشته شده اند، از نمايشنامه ها و داستانهاي مدرن اروپايي اقتباس كرده است. نمايشنامه هاي »چو ضحاك شد بر جهان شهريار «، »ماهان كوشيار « و »معماي ماهان معمار « به ترتيب از داستان ضحاكِ شاهنامه فردوسي و داستانهاي هفت پيكر نظامي برگرفته شده اند و نمايشنامه هاي »حركت با شماست مركوشيو « و »تمثال « از متنهاي مدرن. آن دسته از نمايشنامه هايي كه از ادب كلاسيك فارسي اقتباس شده عمدتا از نوع اقتباس بازخواني، بازنگري و انتقال مفاهيم بوده و نمايشنامه هاي مدرن او به رغم انتقال و تفسير مفاهيمِ متنهاي مبدا، به دليل پيرنگ جديد و پردازش شخصيتها، در فضايي متفاوت خصلت بازآفرينانه دارند.
چكيده لاتين :
Rereading and recreating literary texts enables intertextual conversation and also transferring and enriching the concepts and themes. Furthermore, it contributes to the creation of the works closer to the taste of contemporaneous audience. Literary works adaption has always been viewed as a resource to create new art and literary works. Reza Ghasemi, a contemporary author and playwright. Has applied Persian literary potentials in his plays. Some of his plays were adapted from traditional Persian literature while some there ones were taken from dramatic and modern works.
Embedded in Deborah's theory, this paper is to closer some adaption techniques in Ghasemi's plays considering reflection, review, recreation and emphasis. For this purpose, five plays were selected of the most important based on adaption.
A close analysis of Ghasemi's plays illustrates that those plays written in Iran rereads traditional texts of Persian literature while two written plays outside of Iran are being adapted from modern plays and stories. Such plays as “ Zahak became king over the world”, “ Mahan Koshyar” and “ the dilemma of the architect Mahyar” are taken from the Zhak by the Ferdowsi and Seven Beauty of Nizami Ganjavi respectively. Likewise, “ it's your turn Mercutio” and the portrait(Temsal) are two plays adopted from several modern texts. Those plays adopted from Persian classical literature are mostly reflecting, rereading and transferring concepts in their genres. Enjoying new plot and characterization in a different setting, his modern plays are of recreating trait in spite of transferring and interpreting concepts in source texts. In both texts, Ghasemi tries to converse with his predecessors and contemporaries and with the audience of his texts simultaneously.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ادبي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ادبي