سنجش روابط علي بين مهارتهاي تدريس و پيشرفت تحصيلي دانشجويان با نقش ميانجيگري احساسات مثبت و منفي و كنترل ادراك‌شده با رويكرد مدل يابي معادلات ساختاري

Assessment of causal relationships between teaching skills and students’ academic progress with the mediating role of positive and negative emotions and perceived control using the Structural Equation Modeling approach

پژوهش حاضر با هدف بررسي روابط علي بين مهارت­هاي تدريس و پيشرفت تحصيلي دانشجويان با نقش ميانجي­گري احساسات مثبت و منفي و كنترل ادراك‌شده با رويكرد مدل­يابي معادلات ساختاري انجام شد. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و روش تحليل از نوع مدل­يابي معادلات ساختاري مي باشد. جامعه آماري پژوهش حاضر را تمامي دانشجويان دانشگاه فرهنگيان ياسوج در سال تحصيلي96 - 1395 به تعداد 1604 نفر تشكيل مي­دهند كه به‌صورت تصادفي طبقه ­اي 359 نفر از آن‌ها مورد مطالعه قرار گرفتند. براي جمع ­آوري داده ­ها از پرسشنامه­ هاي محقق ساخته­ مهارت­هاي تدريس (1395)، محقق ساخته احساسات مثبت و منفي (1395) و كنترل ادراك‌شده تتريك و لاراكو (1987) استفاده گرديد. تجزيه‌وتحليل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار spss 24 و Amos 23 صورت گرفت. يافته‌هاي پژوهش نشان داد كه مهارت­ هاي تدريس با احساسات مثبت، كنترل ادراك‌شده و پيشرفت تحصيلي رابطه مثبت و معنادار (sig=0/0001) و با احساسات منفي رابطه منفي و معناداري (sig= 0/0001) دارد. همچنين مهارت­هاي تدريس، احساسات مثبت، احساسات منفي و كنترل ادراك‌شده بر پيشرفت تحصيلي به ترتيب با ضريب مسير 26/0 و 232/0 و 235/0- و 275/0 اثرگذار بوده و مهارت­هاي تدريس 7/6 درصد، احساسات مثبت 3/5 درصد، احساسات منفي 5/5 درصد و كنترل ادراك‌شده 5/7 درصد از پيشرفت تحصيلي دانشجويان را به‌طور مستقيم تبيين مي‌نمايند. از اين رو، مي­توان نتيجه­ گيري كرد كه مدرسان با داشتن احساسات مثبت و مهارت­هاي تدريس قوي و دور كردن احساسات منفي از خود، مي­توانند پيشرفت تحصيلي دانشجويان را افزايش دهند.

The present study aimed to assess the causal relationships between teaching skills and students’ academic progress with the mediating role of positive and negative emotions and perceived control using the structural equation structural equation modeling approach. The research method was descriptive of correlational type and the analysis method was structural equation modeling. Research population comprised all students of Farhangian University of Yasuj, Iran, during The academic year 2016-2017 (n=1604). From among these, 359 were selected through stratified random sampling. Data were collected using a researcher-made teaching skills questionnaire (2016), researcher-made positive and negative feelings­ questionnaire (2016), and perceived control questionnaire (Tetrick and LaRocco, 1987). Data were analyzed in SPSS 24 and Amos 23. Results revealed that teaching skills are positively correlated with positive feelings, perceived control, and academic progress (sig= 0.0001), but negatively correlated with negative feelings (sig= 0.0001). Moreover, teaching skills, positive feelings, negative feelings, and perceived control affected academic progress with the path coefficients of 0.26, 0.232, -0.235, and 0.275, respectively, and directly explained 6.7, 5.3, 5.5, and 7.5% of students’ academic progress, respectively. It can be concluded that instructors can enhance students’ academic progress by having positive feelings and remarkable teaching skills and distancing themselves from negative feelings