عنوان مقاله :
تبيين نظري رابطه انواع تقسيم كار با مديريت احساس زنان شاغل در خانواده
عنوان به زبان ديگر :
A Theoretical Explanation for the Relationship between Types of Division of Labor and Emotion Management in Working Women
پديد آورندگان :
هاشمي باغي، زينب دانشگاه آزاد اسلامي - گروههاي اجتماعي، واحد علوم و تحقيقات، تهران , تركمان، فرح دانشگاه آزاد اسلامي , ساروخاني، باقر دانشگاه آزاد اسلامي
كليدواژه :
جامعه شناسي احساس , مديريت احساس , كار احساسي , تقسيم كار
چكيده فارسي :
هدف اين پژوهش بررسي رابطه انواع تقسيم كار با مديريت احساس زنان شاغل در خانواده است. در اين پژوهش سعي شده است تا با بهرهگيري از دو نظريه قدرت- وضعيت تئودور كمپر كه بحث تقسيم كار را در جهت ايجاد احساسات مثبت يا منفي براي زنان شاغل پوشش ميدهد و نيز نظريات مديريت احساس هوكشيلد و نظريات تداخل نقش كار- خانواده، مدلي براي تبيين تقسيم كار و مديريت احساس زنان شاغل در خانواده ارائه شود. جامعه آماري پژوهش را زنان شاغل ساكن شهر زاهدان تشكيل داده اند. در پژوهش حاضر حجم جامعه آماري نامحدود بود و زماني كه حجم جامعه آماري نامحدود باشد، تعداد نمونه با استفاده از فرمول كوكران 384 نفر خواهد بود. بنابراين 384 نفر از زنان شاغل ساكن شهر زاهدان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوري دادهها، پرسشنامه محققساخته مديريت احساس و پرسشنامه تقسيم كار در خانواده است كه زنان شاغل ساكن شهر زاهدان آن را تكميل كرده اند. نتايج نشان داد كه به ترتيب تقسيم كار تفكيكي (0/61=r) و تقسيم كار اشتراكي (0/42=r ) داراي بالاترين ضريب همبستگي با مديريت احساس هستند و ضريب همبستگي ميان متغيرها در سطح 0/01>P مثبت و معنادار است. همچنين تحليل رگرسيوني نشان داد كه تقسيم كار اشتراكي 12/4 درصد و تقسيم كار تفكيكي 41/5 درصد از تغييرات مديريت احساس را پيش بيني ميكنند. اين متغيرها در مجموع قادر به پيش بيني در حدود 53/9 درصد از تغييرات مديريت احساس هستند.
چكيده لاتين :
The purpose of this research was to investigate the relationship between types of division of labor and emotion management in working women. The statistical population of the study consisted of working women living in Zahedan. In the current study, the size of the statistical population was unlimited; hence, the sample size was determined to be 384 using Cochran formula and 384 working women were selected through purposive sampling method. The instrumentation included self-devised Emotion Management Questionnaire and Division of Labor Scale. The results showed that gender-sensitive division of labor (r = 0.61) and gender-insensitive division of labor (r=0.42) had the highest correlation with emotion management and the correlation coefficients between the variables were positive at 0.01 level of significance. Regression analysis also demonstrated that gender-insensitive division of labor and gender-sensitive division of labor explained 12.4 and 41.5 percent of variance in emotion management, respectively. These variables could entirely account for 53.9% of variance in emotion management.
عنوان نشريه :
خانواده و پژوهش
عنوان نشريه :
خانواده و پژوهش