عنوان مقاله :
گذر از رمز به تعليم خوانش انتقادي دو بيت رمزي در اولين داستان مثنوي
پديد آورندگان :
زندمقدم ، ساسان دانشگاه اصفهان , نوريان، مهدي دانشگاه اصفهان
كليدواژه :
مثنوي معنوي , رمز و ادبيات تعليمي , براعت استهلال , مضمون حكايت نخستين مثنوي , ساختار مثنوي
چكيده فارسي :
سالهاست كه وجود و چگونگي ساختار مثنوي معنوي محل بحث است. اگر مثنوي از نوع ادب تعليمي باشد، ساختار آن همان طرح درسي مثنوي است. نيز بر اساس ماهيت رمزي متون عرفاني ميبايست بازخواني آن در گرو بازگشايي رمزهاي زبان عرفاني مولوي از طريق تتبع آنها در آثاري از باشد كه تقدم زماني بر مثنوي داشتهاند؛ زيرا در تعليم، معلم ناگزير از رعايت عهدهاي ذهني و و روشهاي بياني است كه از ابتدا برگزيده است. در اين پژوهش براي آزمودن صحت اين فرضيه، دو بيت متوالي تمثيليِ نخستين حكايت مثنوي، داستان معروف «شاه و كنيزك»، و ارتباط آنها با يكديگر و با كل داستان، نمونه قرار گرفت. با تكيه بر ابيات و جملاتي از آثار منظوم و منثور مولوي كه پيش از مثنوي تصنيف شدهاند و نيز تكيه بر ابيات خود مثنوي، خوانش دو بيت مورد بررسي قرار گرفت و با شروح ديگر مقابله شد و اين نتايج حاصل شد: نخست اينكه دو بيت مورد پژوهش، موقوفالمعاني و مصداق صنعت ادبي براعت استهلال و لذا مبين مضمون نخستين داستان مثنوي هستند. ديگر اينكه مضمون دو بيت شناختِ امر اولي از امر ثانوي است. دو ديگر اينكه چون هدف غايي سلوك مولوي بر اساس نينامه، بازگشت به اصل است، مضمون داستان نخست آشكار مي كند كه راه بازگشت به اصل در سلوك روحاني مولوي مبتني بر شناخت است. بر اساس اين يافتهها ميتوان گفت كه براي يافتن ساختار مثنوي بهعنوان اثري از ادب تعليمي صوفيانه، خوانش روشمند آثار متقدم مولوي مبتني بر رمزگشايي و كشف زبان عرفاني او شرط اساسي است.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات تعليمي
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات تعليمي