عنوان مقاله :
آموزههاي تعليمي مرگانديشي در رمان كليدر
پديد آورندگان :
عشقي سردهي، علي دانشگاه آزاد اسلامي واحد سبزوار , فرامرزي كفاش، ريحانه دانشگاه آزاد اسلامي واحد سبزوار , اميراحمد، ابوالقاسم دانشگاه آزاد اسلامي واحد سبزوار , دلبري، حسن دانشگاه حكيم سبزواري
كليدواژه :
مرگ , كليدر , محمود دولتآبادي
چكيده فارسي :
رمان كليدر، اثر محمود دولتآبادي، آميزهاي از آموزههاي گوناگون اخلاقي و ديني است. هدف مقالۀ حاضر واكاويي آموزههاي تعليمي مبتني بر مرگانديشي و پاسخ به پرسش چگونگي بازتاب و بيان اين آموزه در بزرگرمان فارسي است. مقاله به روش مطالعۀ موردي و بهصورت كتابخانهاي فراهم آمده است. مرگ در اين رمان دو چهرۀ زشت و زيبا دارد؛ چهرۀ زشت آن با نيستي و نابودي و چهرۀ زيباي آن با شرافت، شكوهمندي و حركتآفريني همراه است. اين دو سيماي مرگ تدريجي در داستان رخ مينمايند. در قسمتهاي پاياني داستان، چهرۀ كريه مرگ با ناشايستترين رفتار عباسجان، پدركشي، در انگاره و نگاه قاتل پدر، و چهرۀ زيباي آن در شايستهترين انديشه و رفتار گلمحمد، مبارزۀ رويارو عليه اربابان ظلم خودنمايي ميكند. نتايج حاصل بيانگر آن است كه در كليدر دو رويكرد متفاوت مرگگريزي و مرگطلبي در قالب شهادت و پاسداري از آرمانها وجود دارد. جلوههاي تعليمي مرگانديشي در كليدر عبارت است از: غنيمت شمردن فرصت دنيا، ترغيبكنندۀ نيكي، ترك گناه، آرامشبخشي، حياتبخشي و برترين نوع مرگ، كشته شدن براي پاسداشت آرمانهاي الهي است. در پايان، اين نتيجه حاصل ميشود كه آموزههاي كليدر مبتني بر معرفتافزايي در خصوص مرگ است و تلاش ميكند با بيان غيرمستقيم و هنرمندانه و بهرهگيري از كهنالگوي مرگ، آگاهي و شناخت نظري مخاطب را افزايش دهد.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات تعليمي
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات تعليمي