عنوان مقاله :
چانهزني قومي و تبيين جداييطلبي در قفقاز جنوبي
پديد آورندگان :
خوانساري فرد، فهيمه دانشگاه اصفهان , بصيري، محمدعلي دانشگاه اصفهان - گروه علوم سياسي , يزداني، نايت الله دانشگاه اصفهان - گروه علوم سياسي
كليدواژه :
جداييطلبي , چانهزني قومي , دولت حامي , قفقاز جنوبي و كنترل سرزميني
چكيده فارسي :
منطقه قفقار جنوبي يكي از حوزههاي مهم در بررسي پديده جداييطلبي ميباشد. اما فارغ از علل و زمينههاي بروز جداييطلبي، آنچه در بررسي جنبشهاي جداييطلبانه در قفقاز جنوبي حائز اهميت است اين ميباشد كه بهرغم اينكه بسياري از گروههاي قومي اين منطقه در سالهاي پساشوروي داراي تمايلات جداييطلبانه بودهاند؛ اما همه به يك ميزان در اين راستا موفق نبودهاند و تفاوتهاي معناداري از اين منظر در ميان آنها وجود دارد. در بررسي علل اين امر، نظريه چانهزني قومي كه جداييطلبي را بر مبناي روابط متقابل ميان سه بازيگر گروههاي قومي، دولت ميزبان و دولت حامي و نيز وجود ابزارهاي چانهزني در دست گروههاي قومي مورد ارزيابي قرار ميدهد به نظر چارچوب نظري مناسبي ميباشد. بنابراين، سؤال اصلي اين مقاله اين است كه چرا برخي از گروههاي قومي در پيگيري مطالبات جداييطلبانه و كسب استقلال سياسي موفقتر از سايرين بودهاند؟ در واقع چه عواملي منجر به موفقيت و يا عدم موفقيت گروههاي قومي در عرصه جداييطلبي ميشوند؟ در مقام پاسخ به سؤالات فوق و به عنوان فرضيه مقاله بايد گفت كه هر چه ابزارهاي بيشتري براي چانهزني با دولت مركزي در اختيار گروههاي قومي باشد در عين حال كه منجر به كسب امتيازات بيشتر از مركز ميشود، باعث ميشود تا اين گروهها بيشتر به سمت راديكاليزه كردن تقاضاهاي خود از دولت مركزي حركت كنند؛ به حديكه در اختيار داشتن دو عامل مهم كنترل سرزميني و بهرهمندي از حمايت خارجي- به عنوان دو ابزار مؤثر چانهزني- ميتواند گروههاي قومي را به سمت جداييطلبي حتي با استفاده از ابزارهاي خشونتآميز سوق دهد. در اين مقاله تلاش شده تا با رويكرد توصيفي-تحليلي و بهرهمندي از ابزار كتابخانهاي و آمار و اسناد نهادهاي دولتي و بينالمللي، فرضيه فوق در ارتباط با جنبشهاي جداييطلبانه در قفقاز جنوبي مورد آزمون قرار گيرد.
عنوان نشريه :
مطالعات آسياي مركزي و قفقاز
عنوان نشريه :
مطالعات آسياي مركزي و قفقاز