الگوي ميان‌‌كنش كاركرد سازمان‌‌هاي مردم‌نهاد با حكمروايي مطلوب روستايي نمونه: دشت حسين‌‌‌آباد غيناب در شهرستان سربيشه

The Modeling of Interaction between NGOs Function and Rural Optimal Governance Case: plain of Hossein-Abad Ghinab in Sarbisheh County

از دغدغه‌هاي هميشگي نظام برنامه‌ريزي، توسعه پايدار فضاهاي روستايي بوده است. حكمروايي مطلوب روستايي از ملزومات اساسي نيل به توسعه پايدار به شمار مي‌رود. كاركرد سازمان‌هاي مردم نهاد از جمله عوامل عديده‌اي است كه تاكنون آن را در برپايي و تحقق حكمروايي مطلوب فضا دخيل دانسته‌اند. در دشت حسين‌آباد غيناب شهرستان سربيشه از سال 1384 گروه‌هاي توسعه روستايي به دنبال پروژه بين المللي ترسيب كربن، گسترش قابل ملاحظه‌اي داشته است. در اين مقاله كوشش شده است تا به بررسي و تبيين الگوي ارتباطي كاركرد گروه‌هاي توسعه روستاي به عنوان سازماني مردم نهاد با حكمروايي مطلوب در دشت حسين‌آباد غيناب پرداخته شود. مقاله حاضر داراي رويكردي كاربردي است. جهت گردآوري داده‌ها از مطالعات اسنادي و ميداني استفاده شده است. در روش ميداني به تكميل پرسشنامه پرداخته شد. جامعه آماري شامل روستاهايي از دشت حسين‌آباد غيناب بوده كه علاوه بر شوراي اسلامي و دهياري، گروه‌هاي توسعه روستايي نيز در آن داير است. تعداد 267 عضو از 19 گروه توسعه روستايي ساكن در 13 روستاي ناحيه حسين-آباد غيناب به عنوان نمونه با استفاده از فرمول كوكران و روش نمونه‌گيري خوشه‌اي چند مرحله‌اي به طور تصادفي انتخاب شد. تجزيه و تحليل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS و انجام معادلات ساختاري با كمك نرم‌افزار LISREL صورت گرفته است. نتايج نشان داد كاركرد سازمان‌هاي مردم نهاد (گروه‌هاي توسعه روستايي) در دشت حسين‌آباد غيناب 47 درصد از تغييرات حكمروايي مطلوب در سطح جامعه روستايي را به خود اختصاص مي‌دهد. بعد اقتصادي كاركرد سازمان‌هاي مردم نهاد هم داراي اثر مستقيم و هم غيرمستقيم بر حكمروايي مطلوب روستايي است. در ميان ابعاد حكمروايي مطلوب روستايي، مقوله مشاركت بيشترين تاثير را از كاركرد گروه‌هاي توسعه روستايي پذيرفته است. در مجموع مي‌توان گفت با گسترش فعاليت سازمان‌هاي مردم نهاد در بطن فضاهاي روستايي، زمينه برپايي و استمرار حكمروايي مطلوب تا حد زيادي مهيا مي‌شود.

One of the challenges of planning system is sustainable development of rural spaces. Rural optimal Governance is necessities to achieving sustainable development. NGOs function is effective in the establishment and implementation of rural optimal governance. From since 2005 in plain of Hossein-abad Ghinab following the international carbon sequestration projects, village development groups has expanded. This paper attempts to survey and explain the communicative model of function village development groups as an NGO with optimal governance at Plain of Hossein-Abad Ghinab to be studied. The paper approach is applied. Documents and field studies were used to collect the data. The field method, the questionnaire was discussed. The statistical population includes of the villages in the plains of Hossein-Abad Ghinab. 267 members from 19 village’s rural development groups in 13 villages of Hossein-Abad have been selected. For sampling, using Cochran formula and a multi-stage cluster sampling method was random. Data were analyzed using SPSS software and structural equation modeling using LISREL software has been made. Results showed that NGOs function (VDGs) in plain of Hossein-Abad Ghinab, 47 percent of the rural population in the optimal governance changes to accounts. Economical dimension function NGOs, both direct and indirect effects on rural optimal governance. Between dimensions of rural optimal governance, the issue of participation has been most affected in by the function of VDGs. In sum it can be said with expansion activities of NGOs in rural, the establishment and continuation field optimal governance is largely available.