عنوان مقاله :
ارزيابي توان مدل SDSM در همانندسازي ميانگين دماي شهر اروميه
عنوان به زبان ديگر :
A Capability Assessment of the SDSM Model to Simulate Mean Temperature of Urmia City
پديد آورندگان :
عساكره، حسين دانشگاه زنجان - گروه جغرافيا , شادمان، حسن دانشگاه زنجان
كليدواژه :
ريزمقياس گرداني آماري , همانندسازي , SDSM , اروميه
چكيده فارسي :
الگوسازي اقليمي، يكي از روشهاي بنيادين و كارا در سادهسازي پيچيدگيهاي دستگاه اقليم است كه درك ما را از چگونگي رفتار اين سامانه افزايش ميدهد؛ همچنين همانندسازيهاي اقليمي با بهكارگيري برونداد مدلهاي گردش عمومي جو براي آگاهي از ويژگيهاي اقليم در سالهاي آينده لازم است. با اين همه امكان بهكارگيري دستاوردهاي مدلهاي گردش عمومي جو به شكل مستقيم براي همانندسازي اقليم در مقياسهاي ناحيهاي و كوچكتر وجود ندارد. يكي از راهكارهاي متداول براي حل اين مشكل، ريزمقياسگرداني آماري بروندادهاي مدلهاي گردش عمومي است. مدل SDSM، يكي از پركاربردترين مدلها درزمينة يادشده است. روش بنيادين اين مدل براي ريزمقياسگرداني دادهها، رگرسيون چند متغيري است. در اين پژوهش تلاش شده است با بهكارگيري دادههاي ميانگين دماي اروميه از ابتداي سال 1961 ميلادي تا پايان سال 2010، دادههاي دوباره واكاويشدة مركز ملي پيشبينيهاي محيطي (NCEP) و برونداد مدل HadCM3[1] با سناريوهاي A2 و B2، توان SDSM در ريزمقياسگرداني و همانندسازي دادههاي دمايي ارزيابي شود. براي سنجش شايستگي مدلهاي بهدستآمده و توان SDSM در همانندسازي از بعضي آزمونهاي آماري همچون آمارة چو، خطاي استاندارد، شاخص سازگاري ويلموت و همچنين رسم نمودارهاي ماهيانه و ساليانة دادهها استفاده شده است. دستاوردهاي اين پژوهش نشان داد هرچه بازة زماني براي ميانگينگيري بيشتر باشد، ميانگينهاي دمايي همانندسازيشده پسنديدهتر و به واقعيت نزديكتر خواهد بود؛ با وجود اين مدل SDSM در همانندسازي بيشينهها و كمينهها كاركرد چندان پسنديدهاي نداشته است؛ از اين رو دستاوردهاي اين مدل فقط براي رسيدن به شناختي كلي از ويژگيهاي اقليم آينده مناسب است و امكان بهكارگيري در پروژههاي دقيق را ندارد.
چكيده لاتين :
Climate modeling is one of the fundamental methods of simplifying the complexity of the climate that
can increase our understanding of the system’s behavior. Climate simulating through using the outputs
of general circulation models in order to be aware of the characteristics of the climate, will be required
in the coming years. The achievements of general circulation models cannot be used directly in
regional and smaller-scale climate simulations. A common way to solve this problem is by statistically
downscaling the output of general circulation models. SDSM is one of the most practical models in the
mentioned fields. In this study, attempts are made to assess the ability of the SDSM in downscaling
and simulating the temperature data of Urmia since the beginning of 1961 until the end of 2010 using
National Emergency Communications Plan’s re-analyzed data and the outputs of HadCM3 under A2
and B2 scenarios. To assess the adequacy of the models obtained and the SDSM’s ability to simulate,
some statistical tests such as the Chow test, the standard error, Wilmot index compatibility and also
monthly and annual diagrammed data have been used. The results of this study show that the greater
the time period is, the more preferable and closer to reality the simulated mean temperature will be.
However the SDSM model’s function is inadequate in simulating the maximums and minimums.
Therefore the achievements of this model are suitable only to obtain a general understanding of the
characteristics of future climate and they cannot be used in precise projects.
عنوان نشريه :
جغرافيا و برنامه ريزي محيطي
عنوان نشريه :
جغرافيا و برنامه ريزي محيطي