شيوع افسردگي در دانش آموزان دبيرستان هاي دخترانه شهر بجنورد در سال 93

The Prevalence of Depression among Female High School Students in Bojnurd, North Khorasan Province, Iran, 2016

مقدمه: به دليل شيوع بالاي افسردگي در جوامع امروزي و بهويژه در نوجوانان دختر و به دليل حساس بودن اين برهه از سن، اين مطالعه با هدف تعيين شيوع افسردگي و برخي عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان دختر دبيرستان هاي شهر بجنورد در سال 1394 انجام شد. روش كار: اين پژوهش به صورت توصيفي – تحليلي برروي 384 نفر از دانش آموزان دبيرستان هاي دخترانه در شهر بجنورد صورت گرفت. ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه دو قسمتي بود كه قسمت اول مشخصات فردي و قسمت دوم پرسشنامه استاندارد افسردگي بك بوده، كه توسط دانش آموزان بصورت داوطلبانه تكميل گرديد. در نهايت داده ها با نرم افزار SPSS19 و آمار توصيفي و آزمونهاي آماري منويتنييو، كروسكال واليس و ضريب همبستگي اسپيرمن در سطح معنيداري 0/05= α آناليز شد. يافته ها: ميانگين سني دانشآموزان مورد بررسي 1/03 ± 16/1 سال بود. شيوع افسردگي خفيف،افسردگي متوسط وافسردگي شديد در بين دانش آموزان دختر، بهترتيب 43/7 درصد، 15/4 درصد و 1/8 درصد ميباشد و همچنين نمره افسردگي با سن، معدل، نوع مدرسه و طلاق والدين ارتباط معنادار آماري داشت. از طرفي نمره افسردگي با متغيرهاي رتبه تولد، تعداد فرزندان در خانواده، رشته تحصيلي، تحصيلات والدين، شغل والدين، اعتياد والدين و بيماري زمينه اي در فرد ارتباط معناداري نشان نداد. نتيجه گيري: براساس نتايج به دست آمده از اين مطالعه، افسردگي در دانش آموزان دختر دبيرستاني شهر بجنورد از شيوع نسبتاً بالايي برخوردار است. توصيه ميشود در زمينه افزايش عزت نفس، مهارت هاي زندگي و نحوه برقراري ارتباط، تدابير لازم در خانواده ها، مدارس و جامعه انديشيده و اتخاذ گردد.

Introduction: Due to the high prevalence of depression in modern societies, particularly among female adolescents, and high sensitivity of this age, the current study aimed at determining the prevalence of depression among female high school students in Bojnurd. Methods: The current cross sectional study was conducted on 384 female high school students in Bojnurd, North Khorasan Province, Iran in 2016. The data collection tool was a 2-part questionnaire; first part included demographic information and the second part was the Beck depression inventory. The questionnaire was completed by the students voluntarily. Data were analyzed with SPSS version 20 using descriptive statistics, the Man-Whitney U, Kruskal-Wallis, and Spearman correlation tests. Results: The mean age of the students was 16.1 ± 1.03 years; of the total 384 subjects, 5.1% reported parental divorce and 10.1% parental addiction. Most of the students (50.8%) were educated in public schools. The results of the current study showed that 43.7% of the study subjects had mild, 15.4% moderate, and 1.8% severe depression. A significant relationship was observed between the depression and age, grade, type of school (private/public), and parental divorce in the current study. Conclusions: Based on the results of the present study, the prevalence of depression is relatively high among female high school students in Bojnurd. It is recommended to take necessary measures in order to promote self-esteem, as well as life and communication skills at family, school, and society levels in adolescents.