شماره ركورد :
1073262
عنوان مقاله :
پيش‌بيني طلاق عاطفي بر اساس نيازهاي بنيادين روانشناختي، انتظارات زناشويي و عملكرد خانواده
عنوان به زبان ديگر :
Predicting emotional divorce based on psychological basic needs, marital expectations and family function
پديد آورندگان :
خان محمدي، ذبيح‌اله دانشگاه آزاد اسلامي - گروه مشاوره، واحد ابهر , بزازيان، سعيده دانشگاه آزاد اسلامي - گروه روانشناسي، واحد ابهر , اميري مجد، مجتبي دانشگاه آزاد اسلامي - گروه روانشناسي، واحد ابهر , قمري، محمد دانشگاه آزاد اسلامي - گروه روانشناسي، واحد ابهر
تعداد صفحه :
14
از صفحه :
17
تا صفحه :
30
كليدواژه :
نيازهاي بنيادين روانشناختي , انتظارات زناشويي , عملكرد خانواده , طلاق عاطفي
چكيده فارسي :
طلاق عاطفي به‌ عنوان يكي از متغيرهاي مؤثر در روابط فرازناشويي و طلاق قانوني تحت تأثير عوامل مختلفي ازجمله نيازهاي بنيادين روانشناختي، انتظارات زناشويي و عملكرد خانواده قرار دارد. پژوهش حاضر با هدف ارايه مدلي براي پيش‌بيني طلاق عاطفي بر اساس نيازهاي بنيادين روانشناختي، انتظارات زناشويي و عملكرد خانواده انجام شد. بدين منظور از بين كليه زنان متاهل شركت‌كننده در كلاس‌هاي آموزش خانواده در شهر ابهر كه در محدوده سني 50- 25 قرار داشتند، 248 نفر انتخاب شدند. از شركت‌كننده ها خواسته شد مقياس نيازهاي بنيادين روانشناختي (BNSG-S)، ابزار سنجش خانواده (FAD)، پرسشنامه‌هاي انتظارات زناشويي (MEQ) و طلاق عاطفي (EDQ) را تكميل كنند. نتايج پژوهش حاضر نشان داد كه بين نيازهاي بنيادين روانشناختي و انتظارات زناشويي با طلاق عاطفي همبستگي منفي و بين عملكرد خانواده و طلاق عاطفي همبستگي مثبت وجود دارد. همچنين رابطه نيازهاي بنيادين روانشناختي و عملكرد خانواده منفي و معنادار بود. نتايج تحليل مسير نشان داد كه نيازهاي بنيادين روانشناختي به‌طور غيرمستقيم از طريق عملكرد خانواده بر طلاق عاطفي تأثير دارد. انتظارات زناشويي هم به‌طور مستقيم و هم به‌طور غيرمستقيم از طريق عملكرد خانواده بر طلاق عاطفي تاثيرگذار بود. همچنين مشخص شد كه عملكرد خانواده بر طلاق عاطفي تأثير دارد. بر اساس يافته‌هاي اين پژوهش مي‌توان نتيجه گرفت كه رابطه نيازهاي بنيادين روانشناختي و انتظارات زناشويي با طلاق عاطفي يك رابطه خطي نيست و عملكرد خانواده مي‌تواند در اين رابطه نقش واسطه‌اي داشته باشد.
چكيده لاتين :
Emotional divorce, as an essential factor in extramarital relations and legal divorce, is influenced by different variables such as psychological basic needs, marital expectations and family function. This study was carried out to provide a model for predicting emotional divorce based on psychological basic needs, marital expectations and family functioning. 248 married women (age 25-50) were selected from the participants in family training programs in Abhar. They completed the Basic Needs Satisfaction in General Scale (BNSG-S), the Family Assessment Device (FAD), the Marital Expectations Questionnaire (MEQ) and the Emotional Divorce Questionnaire (EDQ). The results showed negative correlations between psychological basic needs and marital expectations and emotional divorce as well as positive correlations between family function and emotional divorce. Also, psychological basic needs and family function were significantly correlated. Results of path analysis showed that psychological basic needs could affect emotional divorce indirectly through family function. Marital expectations exerted both a direct and an indirect effect, through family functionon emotional divorce. It was also shown that family function had an impact on emotional divorce. The findings suggest that the relations between psychological basic needs, marital expectations and emotional divorce are not linear and family function could play a moderating role in these relations.
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
روانشناسي خانواده
فايل PDF :
7656949
عنوان نشريه :
روانشناسي خانواده
لينک به اين مدرک :
بازگشت