تأثير برنامه آموزش پيشگيري از سوء رفتار جنسي بر آگاهي، نگرش و عملكرد والدين كودكان سنين مدرسه

Knowledge, Attitudes and Practices among Parents of School-age Children after Child Sexual abuse Prevention Education

زمينه و هدف: كودك آزاري جنسي به دليل تأثيرات عميق بر رشد و شخصيت كودك به عنوان يكي از اولويت‌هاي مسايل بهداشتي و درماني در كشورهاي مختلف جهان مورد توجه قرار گرفته است. اين مطالعه با هدف تعيين تأثير آموزش پيشگيري از سوءاستفاده جنسي كودكان بر آگاهي، نگرش و عملكرد والدين داراي كودك شش تا 12 سال انجام گرفت. روش بررسي: پژوهش حاضر از نوع نيمه تجربي با طرح پيش آزمون و پس آزمون با گروه مقايسه ونمونه گيري به شيوه"در دسترس" انجام شد. از بين مراجعه كنندگان به دو مركز بهداشت شهرستان اليگودرز والدين در دو گروه مقايسه (50 نفر) و آزمون (50 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه نسخه فارسي سوءرفتار جنسي كودكان (Child Sexual Abuse):CSA در اين پژوهش به كار گرفته شد. براي گروه آزمون آموزش شيوه‌هاي پيشگيري از كودك آزاري جنسي طي چهار جلسه آموزشي يك ساعته به روش پرسش و پاسخ، بحث گروهي، سخنراني، نمايش فيلم، بروشور و كتابچه اجرا شد. شش هفته پس از مداخله پرسشنامه مجددأ توسط والدين هر دو گروه تكميل شد. تجزيه و تحليل داده‌ها با نرم افزارSPSS نسخه 16 و استفاده از آمار توصيفي و استنباطي (آزمونهاي تي زوجي، تي مستقل، كاي دو و فيشر) انجام شد. يافته‌ها: يافته‌هاي پژوهش نشان داد بين ميانگين نمرات آگاهي و عملكرد والدين گروه آزمون، قبل از مداخله و شش هفته پس از مداخله اختلاف معني‌دار آماري وجود دارد (0/05>P). نتيجه گيري كلي: آموزش برنامه‌هاي پيشگيري از كودك آزاري جنسي مي‌تواند منجر به افزايش آگاهي و بهبود عملكرد والدين شود هر چند به نظر مي‌رسد جهت تغيير نگرش نياز به پژوهش و مداخلات بيشتري مي‌باشد. پيشنهاد مي‌شود پژوهش‌هاي بعدي بر روي معلمان مدارس و مهد كودك‌ها انجام شود.

Background & Aim: Child sexual abuse is a serious social problem which is a priority health issue in many countries due to profound impact on child’s growth and personality. This study was conducted to explain the effect of child sexual abuse prevention education program on knowledge, attitudes and practices of parents with children aged 6 to 12 years. Material & Methods: A quasi-experimental study was conducted with a pretest-posttest design with the control group. A convenience sampling method was used to recruit a sample of parents referring to Health Centers in Aligoudarz, Iran. Participants were recruited and enrolled in the experimental (n = 50) or control group (n = 50). This study was conducted using Persian version of “Child Sexual Abuse” (CSA) questionnaire. The experimental group received education about identifying different types of child sexual abuse and preventing methods, focused on the importance of family and the role of parents in the prevention of sexual abuse and providing self-protection training for children. Different methods including questions and answers, group discussion, lecture, educational film, brochures and booklet were used to educate parents during the four (60 minutes) sessions. Data collecting took 6 weeks after intervention from parents in both groups and data analyzing have been done via paired and independent samples t-test, chi-square and fisher tests using SPSS software (version 16). Results: The results showed significant difference in terms of the mean scores of knowledge and performance of parents after 6 weeks of training (P <0.05). Conclusions: The findings of this study revealed that designing and implementing training programs for the prevention of child sexual abuse can lead to increased knowledge and practice of the parents but making change of attitude requires more studies. It is recommended that further studies should be conducted in teachers working in schools and kindergartens.