عنوان مقاله :
برآورد شكاف سياستي و تمكين ماليات بر ارزشافزوده در استانهاي كشور
پديد آورندگان :
ميرجليلي، فاطمه دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكده اقتصاد , نصيري اقدم، علي دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكده اقتصاد , مهاجري، پريسا دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكده اقتصاد , محمدي، تيمور دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكده اقتصاد
كليدواژه :
ماليات بر ارزش افزوده , شكاف سياستي , شكاف تمكين , اعتبار مالياتي
چكيده فارسي :
هدف اين مقاله، ارائه روشي براي اندازهگيري شكاف ماليات بر ارزش افزوده به تفكيك شكاف تمكين و سياستي در سطح استانهاي كشور است. منظور از شكاف سياستي فاصلهاي است كه مقنن و سياستگذار ميان پايه ايدهآل ماليات بر ارزش افزوده و الگوي قانوني آن ايجاد كرده است. منظور از شكاف تمكين فاصلهاي است كه از طريق فرار مالياتي و تقلب ميان الگوي قانوني و عملكرد ماليات بر ارزش افزوده ايجاد ميشود. براي ارزيابي شكاف مالياتي در سطح استانهاي كشور بايد راهي براي شناسايي داد و ستد ميان مناطق و بخشهاي اقتصادي و ارزيابي ميزان معافيتها و اعتبار مالياتي قابل كسر از ماليات متعلق و آستانه شمول مؤديان در نظام ماليات بر ارزش افزوده طراحي ميشد. به اين منظور از روشي بالا به پائين كه از مسير توليد به شناسايي ارزش افزوده هر بخش در هر منطقه ميپردازد و همچنين از جداول داده ستانده منطقهاي استفاده شده است كه به طور خاص براي اهداف اين مقاله مورد محاسبه قرار گرفت. نتايج حاكي از آن است كه شكاف سياستي در استانهاي 31 گانه كشور به طور متوسط 2/35 درصد و شكاف تمكين 7/33 درصد است. يعني، از هر 100 ريالي كه در الگوي ماليات بر ارزش افزوده ايدهآل و بدون اختلال قابل وصول بود، تنها 1/31 ريال وصول شده است. اين نتايج، فقط از حيث درآمد از دست رفته ماليات بر ارزش افزوده حائز اهميت نيست، بلكه از حيث اختلالي كه در فرآيند توليد ايجاد ميكند و فاصلهاي كه از توصيه سياستي لم دايموند- ميرلس (1970) ايجاد شده نيز در خور توجه است. توصيه سياستي مقاله حاضر بازنگري سياستي در قانون ماليات بر ارزش افزوده و فراخوانهاي آن و همچنين، تمركز امكانات اجرايي نظام مالياتي در استانهايي است كه بيشترين شكاف تمكين را دارند.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ماليات
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ماليات