كليدواژه :
فسردگي , سبك زندگي , كيفيت زندگي , ديابت نوع 2
چكيده فارسي :
مقدمه و هدف: در قرن بيست و يكم صنعتي شدن، جهاني شدن و تغيير در سبك زندگي مردم سراسر جهان را شاهد هستيم. يكي از نتايج اين تغييرات دگرگوني در الگوي بيماريها و شايع شدن بيماريهاي مزمن از قبيل ديابت است. سبك زندگي و كيفيت زندگي تأثير بسزايي در تشديد علائم ديابت دارند، كه به نوبه خود شرايط روحي و رواني فرد بيمار را نيز به مخاطره خواهند انداخت. هدف از پژوهش حاضر پيش بيني افسردگي بر اساس سبك زندگي و كيفيت زندگي در بيماران مبتلا به ديابت نوع 2 بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگي مي باشد. جامعه آماري شامل كليه افراد مبتلا به ديابت نوع 2 در مركز تحقيقات غدد و متابوليسم در شهر اصفهان در تابستان 1395 بود. تعداد 100 نفر از طريق نمونه گيري هدفمند انتخاب شدند.كليه مراجعه كنندگان پرسشنامه هاي سبك زندگي ارتقاءدهنده سلامت والكر و همكارانش (1987)، پرسشنامه كيفيت زندگي (فرم كوتاه 36SF) وار و شربون (1992) و افسردگي بك را تكميل نمودند.
يافته ها: تجزيه و تحليل يافتهها با استفاده از نرم افزار Spss-20 و با استفاده از رگرسيون چند متغيره انجام شد. يافته ها نشان داد بين سبك زندگي با كيفيت زندگي و افسردگي در بيماران مبتلا به ديابت نوع 2 رابطه معناداري وجود دارد (0/001>p). نتايج روش رگرسيون حاكي از آن بود كه دو متغير كيفيت زندگي و سبك زندگي هر دو توان پيش بيني افسردگي در بيماران را داشتند.
بحث و نتيجه گيري: با توجه به نتايج بدست آمده پيشنهاد مي شود كه توجه به مسائل روحي و رواني و كيفيت زندگي بيماران مراجعه كننده به كلينكيها، مورد توجه و اولويت قرار گيرد، كه اين امر كمك شاياني در پيشگيري از شدت علائم آنها خواهند داشت.
چكيده لاتين :
Introduction: In the 21
st
century, industrialization, globalization , increased life expectancy,
and lifestyle changes are evident all over the world. One of the outcomes of these changes
is alteration in disease pattern and enhanced prevalence of chronic diseases such as diabetes.
Lifestyle and quality of life have a significant impact on exacerbation of diabetes symptoms,
which in turn, will undermine the patient's psychological condition. We sought to predict
depression based on lifestyle and quality of life in patients with type 2 diabetes.
Materials and Methods: The target population in this correlational study was all the type
2 diabetic patients visiting the Endocrinology and Metabolism Research Institute of Isfahan,
Iran, during 2016. One hundred subjects were selected by using the purposive sampling
method. All the participants completed a set of questionnaires including Health-Promoting
Lifestyle Profile (Walker et al., 1987), Quality of Life (36-item short-form version; Ware
and Sherbourne, 1992), and Beck Depression Inventory. To analyze the data, multivariate
regression was performed in SPSS, version 20.
Results: The relationship of lifestyle with quality of life and depression was significant
among the type 2 diabetic patients (P<0.001). Lifestyle and quality of life variables could
predict depression in these patients
Conclusion: Psychological issues and quality of life of patients visiting healthcare centers
should be considered to prevent aggravation of their symptoms.
