پيش بيني حافظه كاذب دانش آموزان دختر بر اساس راهبردهاي پردازش اطلاعات و مهارت هاي فراشناختي

Predicting false memory of female students based on information processing strategies and metacognitive skills

مقدمه: هدف پژوهش حاضر پيش بيني حافظه كاذب بر اساس راهبرد هاي پردازش اطلاعات (سطحي و عمقي) و مهارت هاي فراشناختي در دانش آموزان دختر پايه هشتم و نهم شهر اصفهان بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصيفي از نوع همبستگي مي باشد. حجم جامعه اين پژوهش عبارت بود از 25465 نفر از دانش آموزان دختر پايه هشتم و نهم مدارس عادي دولتي شهر اصفهان در سال تحصيلي 95-96 كه به روش نمونه گيري خوشه اي تصادفي و با استفاده از جدول مورگان، 378 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در اين پژوهش براي سنجش حافظه كاذب از آزمون حافظه كاذب ديس ـ روديگرـ مك درموت (DRM) استفاده شد. از پرسشنامه راهبردهاي يادگيري خودتنظيمي پينتريچ و دي گروت(MSLQ) براي سنجش راهبردهاي پردازش اطلاعات و از پرسشنامه حالت فراشناختي اونيل و عابدي (1996) براي سنجش مهارت هاي فراشناختي استفاده شد. داده هاي پژوهش با روش آماري تحليل رگرسيون چند متغيره گام به گام مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته ها: تحليل رگرسيون خطي چند متغيره نشان داد خلاصه نويسي با حافظه كاذب رابطه مثبت و معنادار و درك مطلب با حافظه كاذب رابطه منفي و معنادار دارد. نتايج تحليل رگرسيون انحنايي نشان داد رابطه آگاهي فراشناختي و خود بازبيني با بازشناسي كاذب به شكل انحنايي معني دار شده است. نتيجه گيري:اين نتايج نشان مي دهد خلاصه نويسي حافظه كاذب را افزايش مي دهد اما درك مطلب حافظه كاذب را كاهش مي دهد. همچنين با افزايش آگاهي فراشناختي و هم چنين خود بازبيني، بازشناسي كاذب ابتدا زياد مي شود اما پس از ادامه يافتن اين دو راهبرد از ميزان بازشناسي كاذب كم مي شود.

Introduction: This study aimed to predict false memory based on information processing strategies (surface and subsurface) and metacognitive skills with in eighth and ninth grade female students in Isfahan. Method: The population consisted of 25 465 eighth and ninth grade female students of Isfahan public ordinary schools in the 95-96 school year. With cluster Random sampling and Using Morgan table, 378 subjects were selected as the sample. The instrument used to evaluate the false memory was Diss Rudiger McDermott (DRM) paradigm. Pintrich and De Groot (MSLQ) self-regulated learning strategies questionnaire used to measure information processing strategies and O'Neil and Abedi metacognitive state questionnaire (1996) used to measure metacognitive skills. Data were analyzed using stepwise multiple regression analysis. Results: Multivariate linear regression analysis showed that summarizing had positive and significant relationship with false memory whereas comprehension and false memory had negative and significant relationship. The curve linear regression analysis showed that the relationship of metacognitive awareness and the self- monitoring with false recognition is significant in the form of a curve. Conclusion: This results showed that summarizing increases false memory but comprehension decrease it. Also with increase of metacognitive awareness and self-monitoring the false recognition increase in the beginning and then with continuing of increase in these strategies the rate of false recognition start to decrease.