بررسي رابطه سبك هاي مقابله اي با سلامت روان سربازان

Study of relationship between coping styles and mental health of soldiers

مقدمه: برخورداري سربازان از سلامت رواني و راهبردهاي مقابله‌اي مثبت، باعث ايمني آنها در برابر مشكلات مي‌شود، و انطباق بيشتري را در محيط‌هاي نظامي به دنبال خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر بررسي رابطه راهبردهاي مقايله‌اي با سلامت روان سربازان مي‌باشد. روش كار: مطالعه حاضر از نوع پژوهش‌هاي همبستگي و به روش پيماشي در سال 1393 انجام شد. جامعه پژوهش شامل كاركنان وظيفه ستاد يكي از نيروهاي نظامي بوده كه به روش نمونه‌گيري تصادفي دردسترس، تعداد 140 نفر براي انچام پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده‌ها در اين پژوهش پرسشنامه سلامت عمومي (GHQ) و راهبردهاي مقابله‌اي لازاروس و فولكمن (WOCQ) مي‌باشد. تفسير داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 صورت گرفت، و از آزمونهاي همبستگي پيرسون، دي سامرز، خي دو، تي دو نمونه مستقل، جهت تحليل آماري استفاده شد. يافته‌ها: نتايج پ‍ژوهش نشان داد به صورت كلي ميانگين سلامت رواني سربازان 30/31 بوده كه در سطح نامطلوبي مي‌باشد. همچنين بين راهبرد مقابله‌اي مسئله مدار با سلامت رواني سربازان با مقدار ضريب (0/41) همبستگي مثبت وجود دارد، و سبك مقابله‌اي هيجان مدار با مقدار ضريب (0/22-) با سلامت رواني سربازان همبستگي منفي دارد. بحث و نتيجه گيري: استفاده از راهبرد مقابله‌اي مسئله مدار ارتقاء سلامت روان سربازان را به دنبال دارد، و افرادي كه سلامت رواني پاييني دارند، از راهبرد مقابله‌اي هيجان مدار بيشتر استفاده مي‌نمايند.

Introduction: Having the mental health and positive coping strategies of soldiers, making them immune to problems, and greater adaptation will result in military environments. The main this study was to investigate the relationship between coping strategies with mental health of soldiers. Methods: This study is a correlation research and survey method. Research community is General Staff Army soldiers (SMAJA) and 140 are available for sampling and were randomly selected. The Collection Tools data in this study is the General Health Questionnaire (GHQ) and coping strategies of Lazarus and Folkman (WOCQ). Results: The results showed an overall mental health of soldiers that 31/30 is low. The problem-oriented coping style and mental health of soldiers with coefficient (0/41) there is a positive correlation, and emotion-focused coping style with coefficients (-/022) is negatively correlated with the mental health of soldiers. Conclusion: The use of problem-oriented coping style causes increasing mental health of soldiers, and people that have poor mental health, greater use of emotion-focused coping style as well.