پديد آورندگان :
حسني، محمدرضا دانشگاه سيستان و بلوچستان , هدايتي، منصوره دانشگاه تهران , محمدزاده، فاطمه دانشگاه مازندران
كليدواژه :
طلاق , نگرش به طلاق , فراتحليل , فراتحليل كيفي
چكيده فارسي :
نگرش به طلاق همچون آيينهاي است كه اوضاع فرهنگي و اجتماعي جامعه را بازتاب ميدهد. اين موضوع ميتواند در كاهش كيفيت زندگي زناشويي و احتمال بروز طلاق در زندگي همسران نقش مؤثري داشته باشد. هدف اصلي پژوهش حاضر، فراتحليل مطالعات انجامشده دربارة نگرش به طلاق و نيز تبيين عوامل مؤثر بر اين نگرش است. پژوهش حاضر از روش فراتحليل كيفي بهره ميجويد. بدينمنظور، كليۀ مطالعات انجامشده در قالب پاياننامه، مقالة علمي و طرح پژوهشي در طي سالهاي 1382 تا 1394، كه درمجموع، پس از بررسي، چهارده اثر برآورد شد، با بيشترين ارتباط محتوايي با موضوع تحقيق انتخاب و بهصورت تمامشماري مطالعه، فيشبرداري و تحليل شدند. يافتههاي اين مطالعه نشان ميدهد كه سطح بالاي تحصيلات، استفاده از اينترنت و داشتن ماهواره، طبقة اجتماعي سطح بالا، تفاوتهاي اجتماعي و فرهنگي همسران، تعارض در خانواده، كمرنگشدن نقش اقتصادي مرد و كوچكشدن ابعاد خانواده، از جمله عوامل مؤثر در نگرش مثبت به طلاق هستند. عواملي مثل پايبندي به مذهب، سنتگرايي، پرهيز جنسي، رضايت زناشويي، نبودنِ طلاق در خانواده، و سرماية اجتماعي در ايجاد نگرش منفي به طلاق مؤثرند. نگرش مثبت به طلاق، روند نسبتاً فزاينده و روبه رشدي را نشان ميدهد. اين روند محصول تسلط فردگرايي و ليبراليسم، كاهش كنترلهاي نهادي، غلبة ارزشهاي فوقمادي، سبك زندگي مدرن، ورود زنان به بازار كار و عدم تعادل هزينهـفايدة ازدواج است. درمجموع، بهنظر نميرسد ميزان رو به رشد طلاق و نگرش مساعد به آن، نشاندهندة ناخرسندي عميق از نفس ازدواج باشد، بلكه نشانة عزم راسختر براي تبديل ازدواج به رابطهاي پرثمر و رضايتبخش است. چنين تحولي متعلق به عصري است كه با بازانديشي مشخص ميشود؛ يعني عصري كه در آن كنشها و باورهاي ما دائماً بررسي ميشود.
چكيده لاتين :
Attitude towards divorce may reflect the cultural and social conditions of society. A positive attitude towards divorce can have a significant effect on the quality of marital life and the probability of divorce in couple's life. The main purpose of this study is to review the studies on attitude towards divorce to categorize the factors influencing this attitude. The present study uses a qualitative meta-analysis method. For this purpose, all theses, scientific papers and research projects conducted from 1382 (2003) to 1394 (2015) were reviewed. The findings indicate that high levels of education, using internet and having satellite, higher social class, social and cultural differences of couples, conflict in the family, diminishing male economic role and small family size, are among the factors affecting the positive attitude towards divorce. Adherence to religion, traditionalism, marital satisfaction, lack of experience of divorce in the family, and social capital are effective in creating a negative attitude towards divorce. The positive attitude toward divorce shows a relatively increasing trend. This growing attitude is due to individualism and liberalism, the reduction of institutional controls, post materialistic values, modern lifestyles, the entry of women into the labor market, and the imbalance in the cost-benefit of marriage. It does not seem that the rising rate of divorce suggests more resolute determination to make marriage a fruitful and satisfying relationship.