عنوان مقاله :
بررسي مقايسهاي صورتبندي مساله «مردم» در آراء شريعتي و مطهري
پديد آورندگان :
زائري قاسم دانشگاه تهران
كليدواژه :
شريعتي و مطهري , مردم و دين , استضعاف و انقلاب اسلامي ايران , صورتبندي مساله مردم
چكيده فارسي :
«مردمي» در كنار «اسلامي» از جمله مهمترين صفات مميزه انقلاب اسلامي است. اين مقاله به بررسي موضع «علي شريعتي» و «مرتضي مطهري» در مورد «مردم» اختصاص دارد. اين دو متفكر بحثهاي مفصل فلسفي يا جامعهشناختي پيرامون مفاهيمي نظير «فرد» و «جامعه» و «تاريخ» و «ناس» در آثار خود دارند. اما آنها ضمناً به دليل درگيري عملي در مناسبات اجتماعي و مبارزات انقلابي ناگزير از پرداختن به «مردم» نه بهمثابه امري تجريدي و بهعنوان ابژه نظريهپردازيهاي فلسفيجامعهشناختي بلكه بهعنوان مردمِ «عادي»ِ «كوچه بازار» و تعيين جايگاه آنها در طرحهايشان براي تغيير در نظم يا تاسيس نظم جديد بودهاند. به نظر ميرسد كه شريعتي بيش از همه دلمشغول مناقشه مردمروشنفكر است و موضع دوگانهاي در مورد مردم دارد: از يكسو «مردم» را بهعنوان معيار كاملي براي سنجش همه امور اجتماعي و ديني اعم از خدا و پيامبر و عبادت و هنر و نظاير آن مطرح ميكند، و از سوي ديگر گزينشگرانه «شبهآدمها» را از افراد «تشنه ايمان» و در حسرت «روزگار برابري انساني» متمايز ميكند، و آنها را پايه اصلي طرح تحول اجتماعي خود ميداند. مطهري بيش از همه بر مناقشه مردمدين تمركز دارد، و مفهوم «مستضعف» را براي اشاره به جايگاه مردم عادي به چالش ميكشد، و معتقد است كه «مستضعف» همان «مومن» نيست، و ملاك سنجش مردم عادي نه «استضعاف» بلكه «عمل صالح» است. در اين مقاله از روش اسنادي و مرور متن آثار اين دو متفكر استفاده شده است.
عنوان نشريه :
نظريه هاي اجتماعي متفكران مسلمان
عنوان نشريه :
نظريه هاي اجتماعي متفكران مسلمان