عنوان مقاله :
روششناسي بومي و علوم جديد
عنوان به زبان ديگر :
Traditional Methodology and Modern Science
پديد آورندگان :
اميرارجمند، كامران دانشگاه مارتين لوتر آلمان
كليدواژه :
معماي نيدهام , محمد حسين شهرستاني , كاتبي قزويني , علم جديد , روششناسي بومي , رسالۀ شمسيه
چكيده فارسي :
سهم نجمالدوله در انتقال و جذب علوم جديد در دورهٔ قاجار بسيار ارزنده است. ولي چرا در ايران عليرغم شكوفايي علوم در قرون گذشته رهيافتي به علوم جديد پيدا نشد، و حتي هنگامي كه اين علوم از خارج به ايران راه يافت نتوانست در ابتدا در ايران ريشه بدواند. اما پاسخ همه جانبه به طرح معماي نيدهام ابعاد وسيعي را در بر ميگيرد، كه از توان يك فرد خارج است. در اينجا در ابتدا به اهميت طرح اين سؤال اشاره ميشود و به دنبال آن برخي از پاسخهايي كه تاريخنگاران علم در غرب به اين معما دادهاند اجمالاً بررسي و ارزيابي ميشوند. سپس منطق روشنشناسي علوم سنتي در ايران به اختصار مورد بررسي قرار ميگيرد و استدلال ميشود كه با اين روششناسي كه در كتاب رساله شمسيه تجويز شده است، دستيابي به علم هيئت جديد، كه با كشفيات نيوتن تثبيت و مقبوليت عام يافت، متصور نبود. در خاتمه براي تأييد اين استدلال به نظريۀ يكي از علماي عصر قاجار به نام محمد حسين شهرستاني در كتاب آيات بينات مراجعه ميشود.
چكيده لاتين :
The introduction of modern science in the Qajar era is invariably connected to the efforts of Najm al-Dawla. But why modern science did not rise in Iran despite the high development of science in pre-modern times? and why did it not find acceptance in Iran when it was first introduced? In this article the importance of Needham’s question for the historiography of science is briefly discussed as well as some attempts by Western scholarship to answer it. By considering the traditional methodology of science, as expressed by Kātibī Qazwīnī in al-Risala al-Shamsīyya that had been taught in Iran until recently, it will be argued that this methodology was not suitable for developing or embracing modern science, in particular, the Newtonian mechanics. Finally, as an example, some arguments against heliocentric astronomy based on the logic of al-Shamsīyya, and advanced by Muḥammad-Ḥusayn Shahristānī in his Āyāt Bayyināt will be discussed