عنوان مقاله :
دلالتهاي مازاد بر ريزهخواني
پديد آورندگان :
صافي پيرلوجه، حسين پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي - پژوهشكدة زبان شناسي
كليدواژه :
خوانندۀ آرماني , ارزشگذاري اخلاقي , مرجعگزيني كارگزار , راستيآزمايي رويداد , تسبيب پيرفت , داستانهاي نوين فارسي
چكيده فارسي :
نويسنده همواره ميكوشد تا نشاني خوانندۀ آرماني خود را، يا با ترسيم هرچه روشنتر مسير دلالتجويي در متن، و يا به بياني استعاري با خوانندۀ عادي در ميان بگذارد. از سوي ديگر، خوانندۀ عادي نيز به پشتوانۀ بعضي قواعد نانوشتۀ دلالتگري و دلالتجويي است كه راهي به جايگاه خوانندۀ آرماني ميجويد. آنچه در اين راه دستگير خواننده ميشود، در اينجا دلالت مازاد (بر معناي صريح) خوانده و آن را ارزش افزوده اي دانسته ايم كه هر كدام از تك گزاره هاي روايي، با همۀ بار فلسفي يا معناي بالقوهاي كه در جاي خود دارد، عملاً در رابطه با ديگر مختصات متن به بار ميآورد. خوانش اين دلالتهاي ضمني را اگر نمونه برداري و غربالگري مكانيكيِ متن در دستگاههاي سخنسنجي تأمين ميكرد، ديگر به بررسي نقادانۀ نقش خواننده و شناخت نگري در روند خوانش نيازي نميافتاد. باري، هدف از مقالۀ حاضر شناخت ارزش افزوده بر معناي ساكن در مبادي خوانش بوده است. پس بهقصد معرفت شناسي دربارۀ خوانندۀ آرماني، شواهدي از داستانهاي نوين فارسي را در چارچوب هرمنوتيك ادبي بررسيده و پارهاي معلومات لازم براي دلالتجويي در متون روايي را تحت چهار رويّه (ارزشگذاري اخلاقي، مرجعگزيني كارگزار، راستيآزمايي رويداد، تسبيب پيرفت) از يكديگر بازشناخته ايم. در نتيجه ميتوان دريافت خواننده از دلالتهاي فرامتني را عمدتاً ناشي از كاربست همين چهار رويه دانست.
عنوان نشريه :
ادبيات پارسي معاصر
عنوان نشريه :
ادبيات پارسي معاصر