عنوان مقاله :
اثرات تر و خشك شدن و سيستمهاي كشت بر تثبيت پتاسيم در برخي از خاكها و رسهاي خوزستان
عنوان به زبان ديگر :
Effects of Wetting and Drying, and Cultivation Systems on Potassium Fixation in Some Khouzestan Soils
پديد آورندگان :
جعفري، سيروس دانشگاه كرمانشاه - دانشكده كشاورزي , باقرنژاد، مجيد دانشگاه شيراز - دانشكده كشاورزي
كليدواژه :
پتاسيم , تثبيت , نيشكر , رس , ظرفيت تبادل كاتيوني
چكيده فارسي :
سيستم كشت تك محصولي نيشكر(.Saccharum officinarum L) و گياهان زراعي ديگر بدون كاربرد كود پتاسيمي ساليان زيادي است كه در جنوب غربي ايران ادامه دارد. با وجود تخليه مقدار زيادي از پتاسيم خاك توسط گياهان زراعي، تاكنون پاسخي به مصرف كودهاي پتاسيمي در اين اراضي گزارش نشده است. آزمايشي با هدف بررسي اثر تر و خشك شدن خاك بر پتاسيم قابل جذب گياه و نيز افزايش پتاسيم قابل جذب خاك پس از افزودن پتاسيم به خاك و رسهاي آن طراحي شد. نتايج نشان داد كه برخلاف خاكها باير، كانيهاي رسي قابل انبساط در خاكهاي كشت شده تشكيل شده است. عدم وجود اين نوع كانيها در اراضي كشت نشده بيانگر نوتشكيلي اين رسها در خاكهاي كشت شده در اثر كشت و آبياري بود. 30 بار تر و خشك كردن خاك نمونههاي سطحي اراضي تحت كشت نيشكر، تناوبي و باير در مجاورت پتاسيم، پتاسيم قابل جذب خاك را از 133، 226 و 172 ميليگرم در كيلوگرم به ترتيب به 266، 447 و 628 افزايش داد. اين نتايج نشان داد كه با وجود تثبيت زياد پتاسيم در لايه سطحي خاك تحت كشت بهويژه نيشكر، مقدار پتاسيم قابل جذب اين خاكها زياد شده است. تثبيت پتاسيم توسط لايههاي عمقي خاك كمتر از لايه سطحي بود. همچنين پس از افزودن پتاسيم به خاك، ميزان تثبيت آن با افزايش دفعات تر و خشك كردن، روند نزولي داشت. تثبيت پتاسيم در خاكها در راستاي ميزان تغييرات مينرالوژي خاكهاي مذكور و افزايش ظرفيت تبادل كاتيوني بود. براي رسهاي جداسازي شده از اين خاكها نيز تثبيت پتاسيم به بيشترين ميزان در لايه سطحي رخ داد. اختلاف معنيداري از لحاظ مقدار تثبيت پتاسيم توسط رسهاي خاكهاي مذكور براي نوع كشت و عمق در سطح 1% ملاحظه گرديد. مقدار زياد تثبيت پتاسيم به كانيهاي رسي ايليت تخليه شده از پتاسيم توسط كشت و كار نسبت داده شد بهطوري كه پس از قرار دادن اين رسها در مجاورت پتاسيم تثبيت آن، كانيهاي شبه ميكايي در اين رسها تشكيل شده بود.
چكيده لاتين :
Sugarcane (Saccharum officinarum L.) and rotational crops have been cultivated without potassium fertilizers for many years in southwestern Iran. Although potassium was removed from this soil, no response has been reported to K fertilizers by crops. This study was conducted to evaluate the effects of wetting and drying, and cultivation systems on potassium fixation in some Khouzestan soils. The results showed that expandable clay mineral was observed in cultivated soils but not in the non-cultivated soils. This may be related to irrigation, and cultivation practices in this soils. By adding K and sequential wetting and drying the amount of K-available increased in sugarcane, rotational cropping and uncultivated soils from 132.6, 226.2 and, 171.6 mgkg-1 to 266, 447 and 628, respectively. These results showed that more K can be fixed after cultivating soils, especially by sugarcane, but available K increased by adding K. All surface soils had higher K fixation capacity than subsurface ones. Also, by application K to these soils, the amount of K fixation decreased with increasing wetting and drying times. The K fixation increased by the increase of cation exchangeable capacity. Significant difference was observed between cultivation system and depth of sampling in 1% levels. High K fixation can be attributed to illite minerals depleted from K. Mica-like minerals formed after adding K, and wetting and drying cycles. Amount of K fixation by clay particle samples was more than the same soil samples but in both the same trend was observed for K fixation. Also, drying and wetting decreased K fixation in the last periods. It may be due to trapping K in the interlayer positions.
عنوان نشريه :
علوم آب و خاك
عنوان نشريه :
علوم آب و خاك