اثربخشي مدل مداخلۀ سرمايه روان‌شناختي (PCI) بر اهمال‌كاري تحصيلي و اهمال‌كاري سازماني

The Effectiveness of Psychological Capital Intervention Model (PCI) on the Academic and Organizational Procrastination

مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسي اثربخشي برنامه مداخله‌اي لوتانز بر اهمال‌كاري تحصيلي و اهمال‌كاري سازماني بود. روش: پژوهش از نوع نيمه تجربي با طرح پيش‌آزمون و پس‌آزمون است. جامعه آماري شامل دانشجوياني است كه در سال تحصيلي 1395 در دانشگاه پيام نور نطنز مشغول به تحصيل بوده و هم‌زمان به‌صورت تمام وقت مشغول به كار بوده­اند. تعداد اين افراد 300 نفر بود. از بين آن‌ها 50 نفر كه اهمال‌كاري تحصيلي و سازماني داشتند به شيوه نمونه‌گيري تصادفي انتخاب شده و در دو گروه 25 نفري قرار داده شدند. ابزارهاي سنجش پرسشنامه­هاي اهمال‌كاري تحصيلي سولومون و راثبلوم و اهمال‌كاري سازماني صفاري­نيا و اميرخاني رازليقي بودند. پس از اجراي پرسشنامه­ ها برنامه مداخله‌اي لوتانز براي گروه آزمايش برگزار شد. به منظور جمع‌آوري داده‌هاي پس‌آزمون و پي گيري مجدداً آزمون توسط هر دو گروه در دو مرحله ديگر اجرا شد.به منظور تحليل داده‌ها از روش كوواريانس چندمتغيره استفاده شد .يافته‌ها: نتايج تحليل نشان داد تمام متغيرهاي وابسته در گروه آزمايش در مقايسه با گروه كنترل، در هر دو مرحله پس‌آزمون و پيگيري كاهش معناداري داشته است. اين نشان‌دهنده اثربخشي مداخله در مرحله پس‌آزمون و پايداري اثر در مرحلۀ پيگيري استنتيجه‌گيري: درنتيجه مي‌توان گفت استفاده از مدل مداخله‌اي لوتانز بر كاهش اهمال‌كاري تحصيلي و اهمال‌كاري سازماني مؤثر است. بنابراين مي‌تواند راهكار اجرايي مناسبي جهت‌ اهمال‌كاري تحصيلي و اهمال‌كاري سازماني كاهش باشد.

Introduction: The present study was aimed to investigate the effectiveness of Luthans intervention program on Academic and Organizational Procrastination. Method: the research was quasi-experimental with pretest-posttest design. The population consisted of PNU students of Natanz in the academic year 1395 who were studying and working full time. Out of the 300 students, 50 were randomly selected and put into two groups of 25, one for academic and another one for organizational procrastination. The instruments were two questionnaires of Academic Procrastination (Solomon & Rothblum) and Organizational Procrastination (Safary Nia & Amirkhani Razilighy). After the implementation of the questionnaires, Luthans Intervention Program was applied to the experimental group. Then, Post-test and follow-up were implemented for both groups in two phases. Multivariate analysis of covariance was used to analyze the data. Results: The results showed that compared with the control group, both of the dependent variables in the experimental group were reduced significantly. The results of the Post-test and follow-up reflected the effectiveness and stability of the intervention. Conclusion: It can be stated that psychological Capital Intervention Model has been effective on decreasing Academic and organizational procrastination. Therefore, it can be an appropriate strategy to reduce Academic and organizational procrastination.