عنوان مقاله :
بررسي انتقادي تئوري نخبگان در علوم اجتماعي و مفهومپردازي مجدد آن با تأكيد بر ساختار
پديد آورندگان :
يزداني نسب، محمد دانشگاه شهيد بهشتي تهران
كليدواژه :
تضاد نخبگان , ساختار , رويكرد كاركردگرا , رويكرد انتقادي , نخبه
چكيده فارسي :
نخبگان، مفهومي محوري در جامعهشناسي و علوم سياسي است و عليرغم مفهوم پردازيهاي مختلف انتقادات زيادي بر آن وارد است. در مجموع مي توان 3 نوع رويكرد به نخبگان را تميز داد. رويكرد كلاسيك و معاصر كه رويكرد دوم خود به دو بخش كاركردگرا و انتقادي قابل تفكيك است. علي رغم ادبيات موجود در اين زمينه هيچ يك از رويكردها نتوانسته مفهوم پردازي جامعي از نخبه ارائه دهد. هرچند برخي از نظريهپردازان كاركردي و غالب انديشمندان انتقادي تا حدودي نخبه را بر مبناي ساختار توضيح دادهاند ولي برداشت آنان از ساختار محدود به بعد خاصي است كه قادر به تبيين تمام انواع نخبه نيست. همچنين اين رويكردها نخبه را مفهومي ايستا در نظر ميگيرند. اين مقاله درصدد ارائه صورتبندي جامعتري از مفهوم نخبه با تاكيد بر ساختاري است كه نخبه را خلق كرده است. اين نگاه منجر ميشود تا نخبه به صورت مفهومي فرايندي و پويا در نظر گرفته شود و فرايند نخبهشدن را تبيين كند؛ مفهومي كه بر اساس ظرفيت به كارگيري منابع تعريف ميگردد نه صرفاً تملك منابع كه بسياري از تعاريف بر مبناي آن ارائه شده است؛ ظرفيتي كه ناشي از توان ساختار است. الگوي ارائه شده ميتواند به خوبي ساختار و نخبه را در يك قالب بگنجاند و روابط بين نخبگان را بر اساس انواع تضاد تبيين كند.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي ايران
عنوان نشريه :
جامعه شناسي ايران