عنوان مقاله :
تحليل و بررسي انسجام در قرآن كريم و تفاوت آن در ديگر متون ادبي عربي
عنوان به زبان ديگر :
Analyzing and Checking the consistency in the Holy Quran and its differences in other Arabic literary texts
پديد آورندگان :
قرباني مادواني، زهره دانشگاه علامه طباطبائي، تهران، ايران
كليدواژه :
قرآن كريم , متن ادبي , انسجام , تحليل
چكيده فارسي :
انسجام از جمله علومي است كه مختص به قرآن كريم ميباشد و علما براي آن اهميت زيادي قائل شدهاند؛ و انواع متفاوت آن را از قرآن كريم استخراج كردهاند. ابوالعلاء معري به تأثير از آن دو نوع از انواع انسجام را در نثر خود بهكار برده است؛ بنابراين آنچه از انسجام در كتاب معري ديده ميشود ابداع نيست بلكه تقليدي محض از قرآن كريم ميباشد. اين مقاله در پي آن است تا اين دو نوع انسجام را در نزد معري بررسي نمايد سپس تفاوتهاي آن با انسجام در قرآن كريم را بيان نمايد؛ كه يكي هماهنگي بين اسلوبهاي خبر از صفات خداوند با جملههاي قبل از آن ميباشد كه بر خلاف قرآن كريم كه همه صفات خداوند بر دو وزن فعول و فعيل آمده است و معري همه آنها را بر وزن اسم فاعل ذكر كرده است؛ و به نظر ميآيد بازي او با كلمات و واژگان، عاملي است كه او را به سمت آوردن صفاتي براي خداوند متفاوت از آنچه در قرآن كريم ديده ميشود، سوق داده است؛ و انسجام دوم، آغاز كردن يك رجع با موضوعي است كه رجع قبلي با آن خاتمه يافته است؛ بنابراين يك هماهنگي بين آغاز يك رجع در نزد معري و پايان رجع قبلي وجود دارد آنگونه كه در قرآن كريم مشاهده ميشود كه يك سوره با موضوعي ادامه مييابد كه سوره قبلي با آن موضوع پايان يافته است.
چكيده لاتين :
Cohesion is among elements which are specific to the Holy Quran, with scholars having attached considerable importance to it and extracted its different kinds from the Quran. Inspired by it, Abul Ala Al-Maʿarri has used two kinds of cohesion in Al-Fuṣul wa Al-ghayat. Therefore, the kind of cohesion seen in his book is not an innovation, but a pure imitation of the Quran. This article attempts to examine these two kinds of cohesion in Maʿarri's works and then show their differences with ones in the Holy Quran. The first cohesion is related to the accordance between methods of reporting concerning the names of God and its previous sentences, where, contrary to the Quran, all names of God are based on the meters of fo'oul and fa'eel. Maʿarri's wordplays seem to be what has led him to use names for God in a different way used in the Quran. and the second cohesion is to begin a sentence with a topic with which the previous sentence has ended. Thus, there is an accordance between the beginning of a sentence and the ending of the previous sentence in Maʿarri's works. In the Quran, likewise, a surah continues with a topic with which the previous surah has ended.
عنوان نشريه :
سراج منير دانشگاه علامه طباطبايي
عنوان نشريه :
سراج منير دانشگاه علامه طباطبايي