بهينه‌سازي اجراي طرح جامع مالياتي بر اساس شناسايي، تحليل و اولويت بندي عوامل موثر از طريق تكنيك تحليل شبكه‌اي فازي (FANP)

پويايي و تقويت نظامند ساختارهاي مالياتي كشور‌ها به عنوان يك استراتژي همواره مورد بازنگري و اصلاح قرار مي‌گيرد، چرا كه نقش تاثير گذار آن بر توسعه‌ي اقتصادي كشور‌ها غير قابل ناديده گرفته شدن مي‌باشد. طرح جامع مالياتي در كشور ما با اين هدف و در راستاي سياست‌هاي كلان دولت تدوين گرديد و در طي ساليان اخير بنا به دلايل مختلف و با استناد به گزارش‌هاي آماري نتوانسته است، طبق برنامه‌هاي تعيين شده رو به جلو حركت نمايد و دچار مشكلات متعددي شده است. هدف اين پژوهش شناسايي و اولويت بندي علل موثر بر اجراي طرح جامع مالياتي بر اساس تكنيك تحليل شبكه‌اي فازي مي‌باشد. در اين پژوهش كه به صورت روش شناسي تركيبي انجام گرفت در مرحله‌ي كيفي تعداد 20 نفر از متخصصان امور مالياتي مشاركت داشتند كه در دو بخش، ارزيابي انتقادي كه اقدام به تعيين مولفه‌ها براساس تحقيقات گذشته نمودند و در بخش تحليل دلفي اقدام به تاييد يا حذف شاخص‌ها به منظور برازش معيارهاي تاثير گذار بر اجراي بهينه طرح جامع مالياتي نمودند. در بخش كمي‌تعداد 200 نفر از مديران سازمان امور مالياتي كه داراي تجربه و تخصص بودند با محققان مشاركت داشتند و بر اساس تحليل شبكه‌اي فازي مشخص گرديد نظام يكپارچه جامع مالياتي به عنوان يك معيار اصلي داراي اولويت در سياست گذاري‌هاي كلان براي اجراي بهينه طرح جامع مالياتي مي‌باشد و در بعد شاخص‌ها نيز فرهنگ‌سازي مالياتي براي تمكين پرداخت‌هاي مالياتي به عنوان شاخص‌هاي خرد در سياست‌ها و برنامه‌ها مي‌بايست مورد توجه ويژه قرار بگيرد.