شناسايي الگوهاي ذهني كارآفرينان نسبت به كارآفريني فرهنگي با استفاده از روش كيو

Identifying Entrepreneurs' Mental Patterns of Cultural Entrepreneurship Using Q Method

كارآفريني فرهنگي يكي از ابعاد توسعه‌ي اقتصادي است كه تمركز روي آن، از جمله عوامل پيشرفت و موفقيت كشورهاي توسعه‌يافته به‌شمار مي‌رود؛ نكته‌اي كه موجب شده در ايران نيز بيش از پيش به اين مقوله توجه شود. پژوهش حاضر به‌دنبال شناسايي ذهنيت كارآفرينان در مورد كارآفريني فرهنگي در استان ايلام است. چارچوب فلسفي اين پژوهش، پارادايم تفسيري- اثبات‌گرايي است. روش پژوهش از نظر هدف، كاربردي است كه برحسب روش گردآوري داده‌ها با روش كيو انجام شده است. در اين راستا، ابتدا با استفاده از ادبيات نظري موضوع و انجام مصاحبه نيمه‌ساختاريافته با 12 نفر از متخصصان كارآفريني فرهنگي كه به‌صورت نمونه‌گيري گلوله برفي انتخاب شدند، 110 شاخص كارآفريني فرهنگي شناسايي شده و از اين تعداد، 43 عامل به‌عنوان نمونه كيو انتخاب شد. جامعه آماري اين پژوهش شامل كارآفرينان فرهنگي استان ايلام است كه به‌صورت هدفمند هشت نفر از آن‌ها انتخاب شدند و ذهنيت آن‌ها با استفاده از تحليل عاملي-اكتشافي در نرم‌افزار SPSS 20 تحليل شد. نتايج نشان داد، هشت نفر موردمطالعه در مجموع سه الگوي ذهني در مورد كارآفريني فرهنگي داشتند كه عبارتند از: نوآوري فرهنگي، بازاريابي فرهنگي و بستر فرهنگي. اين الگوها در مجموع 810/63درصد واريانس كل را تبيين مي‌كنند. الگوي ذهني اول 480/29درصد، الگوي ذهني دوم 291/19درصد و الگوي ذهني سوم 039/15درصد واريانس كل را تشكيل مي‌دهند.

Cultural entrepreneurship is one of the dimensions of economic development. Focusing on it is one of the factors behind the progress and success of the developed countries. This has led to more attention in this category in Iran. More recently it has become one of the main sources of income for artists in the field of art and culture. The current research aims to identify and categorize the entrepreneurial mindset of cultural entrepreneurship in Ilam province. The theoretical framework of this research is a kind of interpretive-positivist paradigm. The research method in terms of purpose is an applied, exploratory, and using Q method. In this regard, first, using theoretical literature and conducting semi-structured interviews with 12 cultural experts in the field of cultural entrepreneurship selected as snowball sampling, 110 effective factors in cultural entrepreneurship were identified. Of these factors, 43 factors were selected as the sample of the research. Then, eight of the professors and experts in the field of cultural entrepreneurship were selected purposefully an‎d their mentality after rating Q cards was identified using exploratory factor analysis in SPSS software. The results showed that eight subjects had a total of three mental patterns on cultural entrepreneurship: cultural innovation, cultural marketing and cultural affairs. These patterns account for 63.810% of total variance. The first mental pattern is 29.480 percent, the second mental pattern is 19.291 percent, and the third subjective pattern is 15.039 percent of the total variance.