عنوان مقاله :
تأثير تغييرات اقليمي هولوسن ميانه بر پيدايش و شكوفايي نخستين استقرارهاي شمال ايران مركزي
پديد آورندگان :
شيخ بيكلو اسلام، بابك دانش آموخته , چايچي اميرخيز، احمد پژوهشگاه ميراث فرهنگي و گردشگري , وليپور، حميدرضا دانشگاه شهيد بهشتي - گروه باستان شناسي
كليدواژه :
هولوسن ميانه , تغيير اقليم , رويداد 6200 ق.م. , هزارۀ ششم ق.م. , شمال ايران مركزي
چكيده فارسي :
رفتارها و شيوۀ زندگي انسان بستگي مستقيمي به وضعيت محيطزيست او دارد. در عصر هولوسن تغييرات اقليمي ناگهاني و شديدي رخ دادهاند كه اين رويدادها بر روند تطور فرهنگي، نظام معيشتي جوامع، تغييرات جمعيتي و پراكندگي استقرارهاي انساني تأثير گذاشتهاند. بررسيهاي ديريناقليمشناختي نشان ميدهند كه در نيمۀ دوم هزارۀ هفتم ق.م. طي يك رويداد اقليمي سرد و خشك شديد، با اوجي در حدود 6200 ق.م. شرايط اسكان، بهخصوص در بعضي مناطق نيمكرۀ شمالي، بهطور قابل ملاحظهاي دچار اختلال گرديد. پس از اين دوره، دماي هوا شديداً افزايش يافت و از اوايل هزارۀ ششم ق.م. اقليم گرم و خشك حاكم شد. از ربع دوم هزارۀ ششم ق.م. بهتدريج بر ميزان رطوبت افزوده و از گرماي هوا كاسته شد، بهطوريكه از اوايل نيمۀ دوم هزارۀ ششم ق.م. شرايط اقليمي مساعدتري براي انجام فعاليتهاي كشاورزي به وجود آمد. شواهد نخستين استقرارهاي انساني در منطقۀ فرهنگي شمال ايران مركزي كه به دو بخش شرقي (نيمۀ غربي حوضۀ آبريز كوير مركزي) و غربي (حوضۀ آبريز درياچۀ نمك) تقسيم ميشود، عمدتاً به آغاز هزارۀ ششم ق.م. ميرسد. بهدليل كمبود آثار معماري از نيمۀ اول هزارۀ ششم ق.م. در اين منطقه احتمال ميرود كه استقرارهاي انساني بهصورت نيمهيكجانشين بودهاند. از حدود 5400 ق.م. استقرارهاي يكجانشين-كشاورز با معماري، نظير تپۀ پرديس، تپۀ معينآباد، تپۀ زاغه، يانتپۀ ازبكي و تپۀ چشمهعلي ظاهر شدند و بهتدريج بر تعدادشان افزوده شد. در اوايل هزارۀ پنجم ق.م. يك تغيير اقليمي گرم و خشك موجب فترت و يا افول استقرارهاي اين منطقه گرديد. بنابراين زمان پيدايش و شكوفايي نخستين استقرارهاي شمال ايران مركزي وابسته به شرايط اقليمي بوده است و در دورهاي معتدل و مرطوب بين دو دورۀ خشكسالي قرار ميگيرد.
عنوان نشريه :
مطالعات باستان شناسي پارسه
عنوان نشريه :
مطالعات باستان شناسي پارسه