شماره ركورد :
1080435
عنوان مقاله :
كلمات مركبِ «انعكاسي» در فارسي: انگارۀ دستوري‌شدگي
عنوان به زبان ديگر :
Reflexive Compounds in Persian: A Grammaticalization Account
پديد آورندگان :
داوري، شادي دانشگاه علوم پزشكي تهران
تعداد صفحه :
28
از صفحه :
121
تا صفحه :
148
كليدواژه :
انعكاسي‌ها , انعكاسي‌هاي تأكيدي , تركيبات واژگاني , ساخت موضوع , دستوري‌ شدگي
چكيده فارسي :
انعكاسي‌ها در مطالعات زبان‌شناسي به آن دسته از واحدهاي زباني اطلاق مي‌شوند كه به‌دليلِ رمزگذاري هم‌مرجع‌بودگي ميان فاعل و موضوع ديگر فعل (مفعول مستقيم يا غيرمستقيم) يا تأكيد برگروه اسمي در جمله به‌كار گرفته مي‌شوند. مختصر حاضر بر آن است تا به بررسي آن دسته از كلمات مركب در زبان فارسي بپردازد كه با عناصر انعكاسيِ: «خويش» و «خويشتن» و عنصر انعكاسي و انعكاسيِ تأكيديِ «خود» پديد مي‌آيند. اين بررسي با هدفِ واكاويِ ويژگيِ اين دسته از واژگان مركب در به‌تصويركشيدنِ «ساخت موضوعي»ِ كامل، يعني رمزگذاري همۀ موضوعات و با مشخصۀ «انعكاسي» درون يك واژه و همچنين مفهوم «تأكيد» به انجام رسيده است. در اين زاويه از واكاوي، مقالۀ حاضر از تحليل كونيش (2011) در بررسي ساخت موضوعيِ تركيبات اسمي با انعكاسي‌ها پيروي كرده است. از آنجا كه بخشي از تحليل‌هاي پژوهش نيازمند كاوش‌هاي درزماني بوده است، اصول انگارۀ دستوري‌شدگي به خدمت گرفته شده‌اند. اين كاوش‌ها حاكي از اين حقيقت بودند كه عناصر انعكاسي در تركيبات واژگاني نيز تنها حامل مفاهيمي بودند كه در ساخت‌هاي نحوي رمزگذاري مي‌كنند. داده‌هاي پژوهش نشان مي‌دهند كه پيدايش تركيبات واژگاني با عناصر انعكاسي، در فصل مشترك نحو و واژگان به وقوع مي‌پيوندد، از اين‌رو تركيبات مذكور از ميزان تركيب‌پذيريِ بالايي برخوردارند. همچنين مشخص شد كه زبان فارسي، همانند ديگر زبان‌هاي دنيا، مفهوم انعكاس را پيش از مفهوم قيديِ «تأكيد» در تركيبات واژگاني رمزگذاري كرده‌است. نتايج اين مقاله نشان مي دهد كه رمزگذاريِ مفهومِ «انعكاس»، رابطۀ فاعل و مفعول مستقيم و نيز كاربرد انعكاسيِ «خود»، به ميزان قابل توجهي به‌ترتيب از رمزگذاريِ مفهومِ «تأكيد»، رابطۀ فاعل و مفعول غيرمستقيم و نيز كاربرد ديگر عناصر انعكاسي بيشتر بوده‌است.
چكيده لاتين :
The term‘‘reflexive’’has been used throughout the history of linguistics in the sense of referring to the function of marking two arguments of a verb as co-referential. The present paper is an attempt to analyze the deverbal compound nouns derived from reflexives and reflexive intensifiers in Persian. It argues that the verbal part of these compound nouns provides information about the noun’s argument structure. Typically, the two argument positions inherited from the underlying transitive verb must be filled by the same argument. In other words, the relevant nominals express a reflexive meaning. Given that we are dealing with the interface of grammar and the lexicon, it should not come as a surprise that we find a certain amount but not a total degree of semantic compositionality in this domain. Following Konig (2011) and the principles of grammaticalization theory, we will show that the reflexives and intensifiers component encode the same content as their syntactic meaning. It is further demonstrated that the reflexive meaning, direct object and the frequency of "xod" are more documented than the intensifier function, indirect object and the frequency of xiš and xištan.
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
زبان و زبان شناسي
فايل PDF :
7669969
عنوان نشريه :
زبان و زبان شناسي
لينک به اين مدرک :
بازگشت