عنوان مقاله :
ارائه مدلي براي زمانبندي پوياي جراحي قلب باز با درنظر گرفتن محدوديت ضرب‌الاجل جراحي بيمار
عنوان به زبان ديگر :
Developing a Model for Dynamic Schedule of Heart Surgery based on Patient's Maximum Delay
پديد آورندگان :
دهقان، ايمان دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده مهندسي صنايع و سيستم‌ها , استادي، بختيار دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده مهندسي صنايع و سيستم‌ها , حسيني، سعيد دانشگاه علوم پزشكي ايران - مركز آموزشي، تحقيقاتي و درماني قلب و عروق شهيد رجايي - مركز تحقيقات بيماريهاي دريچه قلب
كليدواژه :
زمانبندي پويا , جراحي قلب باز , نوبت دهي , ضرب‌الاجل
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: اتاق‌هاي عمل در هر مركز درماني از حساس‌ترين واحدهاي مركز مي‌باشند كه زمانبندي و برنامه‌ريزي عمليات آنها از اهميت ويژه اي برخوردار بوده و بهينه‌سازي آنها تاثير بسزايي در بهينه سازي كل مجموعه دارد. زمانبندي جراحي قلب علاوه بر محدوديت‌هاي نيروي انساني، زماني و تسهيلاتي، شامل محدوديت ضرب‌الاجل جراحي بيمار نيز مي‌باشد كه در اين پژوهش هدف زمانبندي جراحي‌ها با درنظر گرفتن اين پارامتر مي‌باشد.
مواد و روش‌ها: در اين پژوهش كمي كه از مطالعات نوع مقالات پژوهشي اصيل مي‌باشد يك الگوريتم 1+3 فازي پيشنهاد شد. اين الگوريتم علاوه‌بر پايش محدوديت ها و ضرب‌الاجل جراحي، به عدم قطعيت نيز توجه دارد. لازم به ذكراست بيماران نيز به دو دسته اورژانسي و غير اورژانسي تقسيم گرديدند كه اين الگوريتم صرفا به زمانبندي موارد غير اورژانسي مي‌پردازد. در اين پزوهش 343 بيمار مورد ارزيابي قرار گرفتند.
نتايج: با بررسي اطلاعات مربوط به يك دوره 6 ماهه از مركز قلب و عروق شهيد رجايي تهران، بهبود 11 درصدي نسبت به فرايند نوبت‌دهي موجود در پايش ضرب‌الاجل بيماران ايجاد شده است. ميزان بهينه‌سازي اغلب مربوط به تفاوت در انتخاب بيماران براساس ضرب‌الاجل آنها جهت جراحي مي‌باشد كه در الگوريتم حاضر سهم عمده‌اي از بيماران انصرافي مورد خدمت‌دهي قرار داده شده اند. همچنين ديگر مزيت الگوريتم پيشنهادي نسبت به فرايند موجود پوياي الگوريتم و اعمال عكس‌العمل مناسب در برابر تغييرات بوجود آمده مي‌باشد.
نتيجه‌گيري: درصورت پايش قطعي ضرب‌الاجل‌ها، هرچه طول صف بيشتر باشد، احتمال پذيرش بيماران غيراورژانسي با ضرب‌الاجل كوتاه‌تر كاهش مي‌يابد.
چكيده لاتين :
Background: The operating rooms in each health center are one of the most sensitive units in the center, whereas scheduling and scheduling operations are in particular importance and their optimization has a significant effect on the optimization of the whole complex. The scheduling of heart surgery in addition to the limitations of manpower, time, and facilities includes the limitation of the patient's surgical deadline, which is the purpose of the surgical scheduling given this parameter.
Materials and Methods: In this quantitative study, an algorithm containing 3 + 1 function was proposed. This algorithm also addresses uncertainty while monitoring the limitations of available resources and the maximum delay for surgery. In this study, patients categorize to emergency and non-emergency patients which only the scheduling of non-emergency patients is considered. In this study 343 patient was studied.
Results: Based on a six-month period information reviewing from Shahid Rajaie Cardiovascular Center in Tehran, a 11% improvement has been made in respecting the maximum delay for the patient's referral process. The optimization rate is often related to the difference in patient selection based on their deadline for surgery, which in the present algorithm has been a major contributor to the denial of service patients. Another advantage of the proposed algorithm is the dynamic process of the algorithm and appropriate response to the changes.
Conclusion: The longer the length of the queue, the lower the chance of accepting non-emergency patients with the shorter maximum delays.
