كليدواژه :
نظم , انتظام , جامعه اسلامي , تمدن اسلامي , «قدرت عزت و رحمت» , تمدن سازي اسلامي
چكيده فارسي :
در انديشه اسلامي، حكومت فقط مسئول نظم و امنيت يا مسئول توسعه و رفاه مادي مردم نيست، بلكه وظيفه سرپرستي همه جانبه فرد و جامعه را در مسير تكامل الهي به عهده دارد؛ يعني هم نسبت به دنياي مردم و هم نسبت به تأمين آخرت آنها وظيفه بستر سازي و هدايت دارد. مأموريت هاي سخت و نرم نيروي انتظامي جمهوري اسلامي به عنوان يكي از مهم ترين سازمان هاي حكومتي نيز نمي تواند از اين مهم تفكيك شود. وظيفه پليس در حكومت اسلامي فقط جلوگيري از تخلفات مشهود نيست، بلكه به علت به هم تنيدگي موضوعات اجتماعي بايد از موضع مأموريت خود در همه عرصه هاي جامعه و در كل مهندسي اجتماعي نقشي تعيين كننده داشته باشد. نيروي انتظامي صرفاً يك نيروي بازدارنده و ناظرـ مأمور و معذورـ نيست، بلكه نيرويي سازنده است كه حضور پيش برنده اي نسبت به پيشرفت جامعه اسلامي از منظر نظم، امنيت، قانون گذاري و اجراي آن در همه عرصه ها دارد؛ زيرا فلسفه نظم و امنيت جداي از فلسفه حكومت نيست. حكومتي كه مسئول بستر سازي براي پرستش خدا و هدايت مردم به سمت ارزش ها و اوصاف حميده الهي است، نيروي انتظامي آن نيز نمي تواند به ابزارهايي همچون جريمه كردن بسنده و از تأثير گذاري اخلاقي بر افراد جامعه و به دست آوردن مهارت لازم در اين زمينه، شانه خالي كند. با اين حال، وقتي مقياس حكومت اسلامي در سطح تمدن اسلامي گسترش پيدا مي كند، بديهي است جايگاه نظم و امنيت و مأموريت هاي نيروي انتظامي نيز به تناسب آن ارتقا مي يابد. جامعه از «دولت، اصناف و خانواده ها» تشكيل شده و نظم و امنيت در اين سه قالب تحقق عيني پيدا مي كند. در مقياس تمدن اسلامي، وظيفه نيروي انتظامي ايجاد نظم و امنيتي است كه مبدأ «قدرت، عزت و رحمت» در «دولت، صنف و خانواده» باشد. در اين بين، نيروي انتظامي براي نيل به اهداف فوق بايد با تعريف «استراتژي، برنامه ريزي و سازماندهي» در سه سطح جايگاه خود را ارتقا بخشد:1. اقدام به انجام وظايف قانوني؛ 2. ارتقاي كارامدي؛ 3. توسعه روابط بين سازماني. انتظار ميرود در هر سطح از بهينگي از طريق ارتقاي احساس «قدرت، عزت و رحمت» توسط مردم، علاوه بر ارتقاي اثر بخشي نيروي انتظامي، جامعه نيز به تمدن نوين اسلامي نزديكتر شود.
چكيده لاتين :
In Islamic thoughts, the responsibility of government is more than establishing order and security. In other words, not only is government in charge of making welfare and progress for people but also it must protect individuals and society fully directing them towards the divine path of evolution. In fact, government paves the way for people and directs them towards worldly and spiritual prosperity. NAJA’s hard and soft missions are part of what has been explained since it is one of the most important bodies in the government. The police in Islamic government must prevent any explicit violations. Because its missions are closely interrelated to social issues, NAJA also must have a decisive role in all societal domains and social engineering. It is not just a preventive force. It is an influential force which facilitates the progress in Islamic society regarding order, security, legislation, and law enforcement. In fact, the philosophy of order and security is inseparable from the philosophy of government. Islamic government is in charge of paving the way for people to worship Almighty and directing them to divine values and features; therefore, NAJA cannot be a force just to levy fines. It must take moral influence on the individuals in the society with consummate skill. It is evident that order, security and NAJA’s mission will achieve higher positions in the Islamic government on the scale of Islamic civilization. Society is composed of government, unions, and families so order and security are manifested in these three domains. In Islamic civilization, NAJA creates order and security in government, unions, and families which are the sources of power, dignity, and benevolence. NAJA must develop a strategy, plan, and organization so that it can enhance its position at three levels including 1) discharging its legal responsibilities, 2) improving its efficiency, and 3) developing its inter-organizational relations. It is expected that the society approaches the new Islamic civilization through NAJA’s high effectiveness and optimality in power, dignity, and benevolence.
