پيامدهاي روانشناختي و غير روانشناختي تاب‌آوري سازماني: ترغيب‌كننده‌هايي براي حركت به سمت تاب‌آورشدن سازمان‌ها

The Psychological and Non-Psychological Consequences of Organizational Resilience: Persuaders for Moving to Resilience of Organizations

تاب‌آوري سازماني، جزئي از سرمايۀ روانشناختي است و مفهومي است كه براي مقابلۀ سازمان با مخاطرات محيطي و موقعيت‌هاي چالشي مفهوم‌سازي مي‌شود. اين مفهوم مي‌تواند باعث تقويت نگرش‌ها و رفتارهاي سازنده شود. در اين راستا هدف اين پژوهش، آگاهي مديران از پيامدهاي تاب‌آوري سازماني است. در اين پژوهش از فلسفۀ تفسيري، رويكرد كيفي و روش داده‌بنياد با رويكرد ظاهرشونده يا گليزري، استفاده و پيامدهاي فردي و غيرفرديِ تاب‌آوري بررسي شد. در اين راستا، از طريق روش نمونه‌گيري گلوله‌برفي با خبرگان صنعت مورد مطالعه، مصاحبه‌هاي نيمه ساختار يافته انجام شد. روش تحليل هم براساس رويكرد كدگذاري گليزر انجام شد. در پايانِ كدگذاري نظري، با توجه به خانواده‌هاي كدگذاري گليزر، از خانوادۀ كدگذاري «پيامدهاي پيش‌بيني‌شده» كه زيرمجموعۀ خانوادۀ گدكذاري «نتيجه هدف» است، پيامدهاي تاب‌آوري كدگذاري شدند. اين پيامدها شامل استحكام‌بخشي نگرش‌ها و رفتارهاي سازنده (افزايش حمايت از سازمان، افزايش خوش‌بيني، افزايش سخت‌كوشي، زمينه‌سازي سلامت روان، كمك به بهبود دلبستگي سازماني، حفظ يا افزايش تخصص پرسنل در سازمان)، حفظ و بهبود توانايي‌هاي سازمان (تقويت تاب‌آوري، فرصت بيشتر براي كارهاي با اولويت بالاتر، افزايش قدرت محصول و تبليغاتي، بهبود رشد، افزايش آمادگي سازمان، مقاومت بهتر) و ارزش‌آفريني در سطح كلان جامعه (بهبود در اقتصاد و بهبود در اجتماع) است. نتايج نشان دادند تاب‌آوري سازماني باعث بهبود در مفاهيم روانشناختي و غير روانشناختي در سازمان‌ها مي‌شود.

Organizational resilience is a component of psychological capital and the concept that is conceptualized to confront organization with environmental hazards and challenging situations. This concept can improve the strengthening attitudes and beneficial behaviors. The purpose of this research is to inform managers about the implications of organizational resilience. The research used an interpretive philosophy, qualitative approach, and a methodology data approach with an emergent or Glaser approach. This research investigated the individual and non-individual consequences of resilience. In this regard, semi-structured interviews were conducted through snowball sampling methodology with industry experts. The method of analysis was based on the Glaser coding approach. At the end of theoretical coding, according to the Glaser coding families, the coding of the "anticipated consequence" family, which is the "means-goal" subcategory of the vicious family, has been encoded by the consequences of the resilience. These consequence include strengthening attitudes and beneficial behaviors (increasing support for the organization, optimism and hardiness, creation of mental health, helping to improve organizational attachment, maintaining or increasing the expertise of personnel in the organization), maintaining and improving the organization's capabilities (enhancing resilience, giving more opportunity to higher priority jobs, increasing product and promotional power, improving growth, increasing organizational readiness, bettering resistance) and value creation at the macro level of society (improvement in the economy and community). The results showed that organizational resilience improves psychological and non-psychological concepts in organizations.