پديد آورندگان :
فيروزجانيان، علي اصغر دانشگاه مازندران , جان محمدي لرگاني، وحيد دانشگاه مازندران , لطفي، طاهره دانشگاه مازندران , صادقي، سهيل دانشگاه هرمزگان
كليدواژه :
فرا تحليل , طلاق , عوامل اجتماعي , راهكارها
چكيده فارسي :
بررسي مساله طلاق و عوامل موثر بر آن از جمله موضوعاتي است كه در دهه هاي اخير انديشمندان اجتماعي را بسيار به خود مشغول داشته است. طلاق در ابعاد گوناگون تاثير فزاينده اي بر زندگي انسان ها مي گذارد. اين مقاله با استفاده از مرور سيستماتيك، 19 پژوهش صورت گرفته در حوزه طلاق در بازه زماني( 1395- 1381) را انتخاب و مورد فرا تحليل قرار داده است. مقاله به دو بخش اصلي تقسيم شده است. در بخش اول به ارزيابي روشي، محتوايي و ساختاري تحقيقات پرداخته شده است و در بخش دوم مهم ترين علل و راهكارهاي طلاق مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج حاصل از بررسي تحقيقات انجام شده در حوزه طلاق نشان مي دهد در سطح نظري بيشتر از نظريه هاي خرد همچون مبادله و همسان همسري استفاده شده است. همچنين در بخش عوامل موثر بر طلاق عواملي همچون؛ مداخله اقوام و اطرافيان، اعتياد، تفاوت ارزش ها و عدم تفاهم (ميان عوامل اجتماعي) و عواملي مانند بيكاري و مشكل امرار معاش (در ميان عوامل اقتصادي) بيشترين فراواني را به خود اختصاص داده اند. راهكارهاي ارائه شده نيز به چهاردسته نهادهاي فرهنگي و اجتماعي، آموزشي، اقتصادي و حمايتي، قانون گذار و نظارتي تقسيم شده است كه بيشتر راهكارها متوجه جنبه هاي آموزشي و خانوادگي بوده است. مي توان با افزايش مهارت و دانش ارتباطي بين زن و مرد، ترسيم دقيق و كارشناسانه پيامدهاي رواني، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي طلاق به منظور جلوگيري از اخذ تصميمات فوري و كم كردن پدر سالاري در خانواده شاهد كاهش ميزان طلاق بود.
چكيده لاتين :
Study of the issue of divorce and factors affecting this subject are of those
issues that have drawn the intellectual community and especially sociologists’
attention into this field in recent decades. There are few social phenomena as
complicated as divorce. Divorce has an increasing impact on different aspects
of human life. In this paper, 19 studies conducted on divorce over a time span
of 15 years during 2002 to 2016 are Meta-analyzed by using systematic
review method. This paper is divided into two main parts. In the first part, the
methodology, content and structure of the studies are investigated. In the
second part, the most significant causes of divorce and its solutions are
considered. On a theoretical level, the results show that the studies mostly use
micro-theories such as exchange and homogamy. Furthermore, in regards to
factors affecting divorce, social factors such as interference of relatives and
acquaintances, addiction, value incompatibilities, lack of mutual
understanding and economic factors including unemployment and subsistence
are statistically more prominent. The proposed solutions are classified into
four categories; Socio-cultural institutions, educational institutions,
economical and supportive institutions and legislature and regulatory
institutions. Most solutions were devoted to the educational and domestic
aspects. Decreasing the rate of divorce could be achieved by increasing the
skill and knowledge of communication between men and women, detailed and
expert elucidation of psychological, social, cultural and economic
consequences of this social phenomenon to prevent rushed decision-making,
and reducing patriarchy.
