تحليل و بررسي پندار تعارض حوادث عصر امام‌سجاد (ع) با نصوص امامت در پاسخ به شبهات « فيصل‌نور »

The study and analysis of the delusion of contradiction of the events of Imam Sajjad's era with the texts about Imamat, in response to the doubts propounded by “Faisal Noor

رواياتي را در منابع شيعه و در برخي موارد در منابع اهل سنت مي‌توان يافت كه دلالت بر خلافت و امامت دوازده امام مي‌كند كه همه از نسل پيامبر اكرم, مي‌باشند. اين احاديث كه به «نصوص امامت» شهرت يافته‌اند، به حدّي فراوان‌اند كه جاي هيچ ترديدي در صحّت آنها باقي نمانده و به اصطلاح به «تواتر» رسيده‌اند. يكي از نويسندگان معاصر وهابي به نام «فيصل نور»، در كتاب «الامامة و النص» تلاش كرده است تا با جستجو در منابع شيعه، رواياتي را كه از نگاه وي در تعارض با نصوص امامت است، استخراج كرده و فقدان نصوص امامت را از آن نتيجه بگيرد. به زعم وي، تمامي نصوص امامت، وضعي و ساختۀ دست محدثان شيعه مي‌باشد. در قسمتي از اين كتاب كه به امام سجاد} اختصاص يافته است، رواياتي كه در تعارض با نصوص امامت آن حضرت پنداشته شده است، بيان گرديده و فقدان امامت آن حضرت‌ و همچنين ساير امامان نتيجه گرفته شده است. اين نوشتار با به‌كارگيري روش توصيفي-تحليلي در صدد نقد اين ديدگاه برآمده و با استناد به نصوص امامت و تحليل روايات مورد استناد فيصل‌نور به تبيين علّت صدور چنين رواياتي پرداخته و به ادعاي تعارض آنها پاسخ داده است.

We can find some narrations in both Sunni and Shi'a sources that indicate the Imamat and caliphate of the twelve Imams from the Holly prophet's ancestry. These narrations which are known as the "texts of Imamat" are so numerous that no doubt remains as to their authenticity and they have reached the level of "Tavator". One of the contemporary Wahhabi authors "Faisal Noor" by searching the Shi'a sources have tried in his book "Al-Imamah wa Al-Nas" (Imamat and the texts) to find narrations that are from his perspective, contradictory to the texts of Imamat and conclude that there are no proofs for Imamat. In his opinion, all of the texts of Imamat are fake and made by Shi'a narrators. In one part of the book which is dedicated to Imam Sajjad (AS), some narrations that contradict with texts of his Imamat are discussed and negation of Imamat of him and the other Imams is concluded.The present paper has tried to critique this viewpoint by an Analytic-descriptive method and explained the philosophy of narration of such texts by reference to the texts of Imamat and analysis of the narrations uses by Faisal Noor, and has responded to the cl aim of their contradiction.