كليدواژه :
بحران يمن , عربستان سعودي , ژئوپليتيك انتقادي , ايران , باب‌المندب
چكيده فارسي :
يمن اكنون يكي از كانون‌هاي بحرانيِ فعال در غرب آسيا است و كنشگران مختلفي در سطوح داخلي،منطقه‌اي و برون منطقه اي با هدف كسب نتيجه‌گيري مطلوب، در طول بحران جاري به ايفاي نقش پرداخته‌اند. مسئله مهم در خصوص تحولات يمن كنكاش راجع به ريشه هاي پيدايش و تداوم اين بحران و راهبردها و دلائل اصلي مداخله‌ي كنشگران درگير است. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به اين سؤال است كه علل اصلي مداخله‌ي كنشگران منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي در بحران جاري يمن كدامند؟ فرضيه پژوهش اين است كه عربستان سعودي و امارات متحده عربي با توجه به ادراك تهديد نسبت به تنگناهاي ژئوپليتيكي از ناحيه جنوب، به مناطق راهبردي يمن چشم دوخته‌اند و در نتيجه همين مسئله منجر به تهاجم به خاك اين كشور شده است.كنشگران ذي‌نفع ديگر يعني ايران،آمريكا، چين،اسرائيل با توجه به اهميت تنگه باب المندب، خليج عدن و ساير بنادر استراتژيك يمن به كنشگري پرداخته‌اند .يافته‌هاي پژوهش حاكي از اين است كه بحران يمن بيش از آنكه نتيجه اختلاف ايدئولوژيكي ميان حوثي‌ها و عربستان باشد، نشئت گرفته از تلاش بازيگران مهاجم از جمله عربستان و امارات ـ به صورت مستقيم ـ، اسرائيل و آمريكاـ به صورت غيرمستقيم ـ با هدف تسلط بر بخش‌هاي استراتژيك يمن،كاهش وابستگي به تنگه هرمز،كنترل تنگه‌ي باب‌المندب،تسلط بر بنادر عَدن، مُكلا، مخا، الحُديده وجزاير ميون، سُقُطري، زقر و حنيش مي‌باشد،از سوي ديگر كنشگرانِ ذي نفعي نظير ايران و چين، راهبرد خنثي‌سازي اهداف كشورهاي مهاجم را در پيش گرفته‌اند.روش پژوهش توصيفي ـ تحليلي بوده و شيوه‌ي گردآوري داده‌ها نيز اسنادي ـ كتابخانه‌اي است.
چكيده لاتين :
Yemen is now one of the critical centers of activity in Western Asia, and has launched many actors at the local, regional and transnational levels with a view to achieving the desired conclusion during the developments. An important issue regarding the developments in Yemen is the question of the roots of the emergence and continuation of this crisis and the main strategies and main reasons for the intervention of various actors. The present research seeks to answer this question from a critical geopolitical point of view, what are the main causes of the intervention of regional and transnational activists in the Yemeni crisis? The research hypothesis is that Saudi Arabia and the United Arab Emirates have looked at the strategic areas of Yemen such as Iran, the United States, China, and Israel, have acted in the wake of the importance of the Strait of Bab-el-Mandeb, the Gulf of Aden and other strategic Yemeni ports. Research findings suggest that the Yemeni crisis is more than the result of an ideological disagreement between the Houthis and SUnited States indirectly aim to dominate the strategic sectors of Yemen, reduce their dependence on the Strait of Hormuz, control the Strait, control the ports of Aden, Mukalla, Mocha, Al Hudaydah and Mion Island, Socotra, Zuqar and Hanish. On the other hand, stakeholders such as Iran and China have taken the strategy of undermining the goals of the invading countries. The research is descriptive and analytical, and the data collection method is also a library document.
