بررسي نقش خانوادگي بودن شركت بر رابطه بين برخي از جنبه هاي اصول راهبري و گردش معاملات سهام

هدف پژوهش حاضر، بررسي رابطه بين مكانيزم هاي حاكميت شركتي و نقد شوندگي سهام در شركت هاي خانوادگي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مي باشد. به همين منظور نمونه اي مشتمل بر 33 شركت از ميان شركت هاي خانوادگي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طي دوره زماني سال هاي 1389 تا 1395(دوره هفت ساله) انتخاب گرديده است. جهت آزمون فرضيه ها از روش حداقل مربعات معمولي(GLS) بهره گرفته شده است. معيارهاي مورد استفاده جهت سنجش مكانيزم هاي حاكميت شركتي، استقلال هيأت مديره و تمركز مالكيت مي باشند. و از متغير گردش معاملات سهام به عنوان معياري براي نقد شوندگي سهام استفاده شده است. نتايج پژوهش نشان مي دهد كه بين درصد اعضاي غيرموظف هيأت مديره با نقدشونگي سهام رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. يعني با افزايش استقلال هيأت مديره، گردش معاملات سهام نيز افزايش مي يابد. همچنين، بين تمركز مالكيت با نقد شوندگي سهام رابطه منفي و معنادار برقرار است. به عبارتي، با افزايش تمركز مالكان خانوادگي، گردش معاملات سهام نيز كاهش مي يابد.