قابليت كاربرد مدل استعاري الكسيوا در اصطلاح ‏شناسي

استعاره نقش بسيار مهمي در توسعه و انتقال دانش و نيز در علم اصطلاح‌شناسي، به­خصوص ااصطلاح‌‌شدگي دارد. استعاره‌هاي علمي خلاف استعاره‌هاي ادبي، در فهم و آموزش علم مؤثر هستند و با ايجاد «آشنازايي» روند اصطلاح‌سازي را تسهيل مي­كنند. در اين راستا، ارائۀ مدل استعاري نقش بسزايي در ترجمۀ ماشيني و هوش مصنوعي در حيطۀ اصطلاح‏شناسي دارد. سؤالي كه به ذهن مي‌رسد اين است كه آيا مدل استعاره‌اي الكسيوا كه براساس آن استعاره‏ها نوعي «حامل‌هاي زباني» محسوب مي‌شود، مي‌تواند مدلي كارآمد در اصطلاح‌شناسي و اصطلاح‏سازي باشد؟ در اين تحقيق، پس از تعريف استعاره و ذكر دسته‏بندي آن، ابتدا به تحليل مدل اصطلاح ‌استعاري الكسيوا مي­پردازيم و در گام بعدي مدلي استعاري پيشنهادي خود را با توجه به مثلث معنايي آگدن و ريچاردز معرفي مي­كنيم و نيز مثال‏هايي ارائه مي‏دهيم. نتايج حاكي از آن است كه مدل ساعت شني الكسيوا استعاره را فرايندي مي‏داند كه از جهان ذهن به جهان زبان حركت مي‏كند، حال آنكه در ساخت اصطلاح گاه استعاره‏هاي مفهومي و گاه استعاره‏هاي زباني نقش دارند.