عنوان مقاله :
نشانداري در بيان شفاهي و تكرار بيماران زبانپريش: مطالعهاي بر پايه رويكرد بهينگي
پديد آورندگان :
غنچه پور ، موسي دانشگاه فرهنگيان - گروه آموزش زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
نشان داري , محدوديت نشان داري , محدوديت پايايي , اسم مركب , زبانپريشي
چكيده فارسي :
در اين پژوهش، خطاهاي دو بيمار زبانپريش بروكا و يك بيمار ترانسكرتيكال حركتي در توليد اسمهاي ساده و مركبي با ساختار «اسم+اسم»، «صفت+اسم» و «اسم+ستاك فعل» مورد مطالعه قرار گرفت. سپس نشان داري اين خطاها، با توجه به نظريه بهينگي پرينس و اسمولنسكي (Prince Smolensky, 1993) بررسي شد. خطاها و فرايندهاي واجي بيماران زبانپريش، در تكاليف ناميدن در مواجهه با و يا تكرارِ 32 اسم ساده و 32 اسم مركب، بر اساس الگوهاي حذف، پيشينشدگي، انسداديشدگي، حذف همخوان پاياني، كوتاهشدگي خوشه همخواني پايانه هجا و واكداري همخوانهاي گرفته آغازه هجا تحليل شدند. يافتهها نشان دادند كه خطاهاي اين بيماران واجياند و در هيچ يك ازخطاها فرايند درج در رفتار زباني بيماران مشاهده نميشود. فرايند حذف و كوتاهشدگي در خوشههاي پاياني واژهها صورت ميگيرد، در حالي كه فرايند واك داري بيشتر در همخوانهاي گرفته آغازه هجا رخ ميدهد. مرتبهبندي محدوديتها در خطاهاي بيماران نشان ميدهد كه آواهاي پيشزباني در مقايسه با آواهاي بدنهاي و نيز انسداديها در برابر سايشيها بينشان هستند. اين آواها، به ترتيب از طريق محدوديتهاي نشانداري *بدنه زباني و *سايشي نشان داده شده و نظريه نشانداري ياكوبسون (Jakobson, 1972) را تأييد مي كنند. بيماران زبانپريش بروكا و ترانسكرتيكال حركتي بيشتر همخوانهاي گرفته واك دار را در آغازه هجا به كار ميبرند. اين امر با يافتههاي ياكوبسون (Jakobson, 1972) همخواني ندارد و نمايانگر آسيبپذيرتر بودن همخوانهاي انسدادي بيواك در مقايسه با جفتهاي واكدار است. در ميان واكهها، واكههاي افراشته بينشانترين واكهها هستند.