عنوان مقاله :
صرف مجدّد تك صيغه هاي دوره ميانه در دوره نو (يك تحوّل تاريخي زبان فارسي)
پديد آورندگان :
نوروزي ، حامد دانشگاه بيرجند - گروه زبان و ادبيات فارسي , غلامحسين زاده ، غلامحسين دانشگاه تربيت مدرس - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
فارسي (نو و ميانه) , فعل , ماده , صيغگان , قياس
چكيده فارسي :
در زبان فارسي، فرايندي وجود دارد كه درآن تكصيغههاي دوره ميانه ديگر به عنوان صيغه فعل شناخته نميشوند، بلكه به عنوان عنصري بسيط، نه مشتق، در دستگاه فعلي پذيرفته و دوباره صرف ميشوند. دليل فرايند مذكور اين است كه با از بين رفتن برخي امكانات فعلي زبان فارسي، مانند شناسههاي فعلي، صيغههاي مختلفي كه با استفاده از آن امكانات ساخته شدهاند و هنوز در زبان باقي ماندهاند به صورت لغات بسيط و قالبي درميآيند. زيرا امكاناتي كه آن صيغهها بر آن اساس ساخته شدهاند، ناشناختهاند. از سوي ديگر تحت تأثير قاعده قياس نيز صيغههاي بيقاعده، به تدريج به سوي قاعدهمند شدن پيش ميروند. اين فرايند تاريخي را ميتوان در دو سطح مشاهده كرد: 1/ سطح واژگاني ؛ 2/ سطح ساختي. در سطح واژگاني دو تكصيغه سوم شخص مفرد و فعل امر مفرد از مصدر «بودن» در دوره نو ماده پنداشته و مجدداً صرف شدهاند: 1/ هست؛ 2/ باش. در سطح ساختي دو ساختمان فعلي به صورت كلي، نه از مصدري خاص، مجدداً صرف شدهاند: 1/ صيغه سومشخص مفرد فعل التزامي (فعل دعا)؛ 2/ فعل تمنايي.
عنوان نشريه :
نثر پژوهي ادب فارسي
عنوان نشريه :
نثر پژوهي ادب فارسي