عنوان مقاله :
آيا درباره وجود ذهني هنوز حرفي براي گفتن وجود دارد؟ بررسي برخي نقدهاي وارد بر نظريۀ وجود ذهني و تعريف نقشي جديد براي آن
پديد آورندگان :
صبراميز ، ابوالفضل دانشگاه اصفهان , حاج حسيني ، مرتضي دانشگاه اصفهان
كليدواژه :
وجود ذهني , مطابقت , قواعد زباني , هستيشناسي , معناشناسي
چكيده فارسي :
فيلسوفان مسلمان در نظريه وجود ذهني، مسئلۀ واقعنمايي علم و تطابق ذهن و عين را پيشفرض گرفتهاند. اين پيشفرض با چالشهايي روبهروست. بهطور مثال فيلسوفان معاصر غربي مثل كواين، ديويدسون، مسئلۀ تطابق ذهن و عين را كه پيشفرض طرح وجود ذهني است، از ريشه به چالش ميكشند. اين فيلسوفان معتقدند بدون داشتن چهارچوب معرفتشناسانه يا معناشناسانه، پرداختن به مسائل هستيشناسي راه به جايي نميبرد. با اين حال با فرض قبول اصل وجود ذهني و پذيرفتن تشخص موجودات ذهني، ميتوان نقش جديدي براي مفهوم وجود ذهني تعريف كرد. در اينجا از نسبت ميان ذهن و موجودات ذهني در درك و توليد عبارات زباني ميپرسيم و سعي ميكنيم نشان دهيم ميتوان با كمك مبحث وجود ذهني پاسخي به پرسش «چگونه به فهم جملات يا عبارات زباني ميرسيم» داد. در نهايت بر اين نكته تاكيد ميكنيم كه پذيرش وجود ذهني موجب ميشود جنس قواعد زباني دخيل در فهم يك عبارت يا جمله زباني را توصيفي و نه تجويزي و دستوري بدانيم.
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه